رابطه سالم دارای ویژگی های ذیل است:
1- احساس خوشایندی نسبت به خود و یکدیگر.
2- دوستی و رفاقت متقابل - تنها یک رابطه فیزیکی نمیباشد.
3- رعایت حریم شخصی از سوی دو طرف.
4- پذیرش عقاید یکدیگر.
5- نداشتن خواسته ها و تقاضای غیر معقول از همدیگر.
6- داشتن سهم برابر از قدرت و کنترل در رابطه .
7- تمایل به مذاکره برای دستیابی به یک راه حل منصفانه در مشاجرات از سوی دو طرف.
8- پذیرفتن مسئولیت اعمال و تصمیمات از سوی دو طرف.
9- داشتن احساس امنیت در هنگام بیان حقایق و رک گویی ها.
10- پذیرفتن یکدیگر بدون قضاوت و عدم نیاز به تغییر دادن یکدیگر.
11- وجود آرامش و عدم تنش و خشم.
12- ایجاد رشد و پیشرفت به همراه لذت و شادابی.
برای دستیابی به یک رابطه سالم به 2 نکته زیر توجه کنید:
خود شناسی: مـهـم اسـت کـه پـیـش از آنـکـه عـاشـق شوید خودتان را کاملا شناخته باشید. یک رابطه سالم زمان و فضای لازم را در اختیار شما قرار خواهد داد تا به زندگی شخصی خودتـان ادامـه داده و آرزوها و عـلایـق خـود را همچنان دنبال کنید. در ضمن از کنار یکدیگر بودن لذت میبرید.
حقوق خود را بشناسید: یک رابـطه سـالم دربـرگیرنده احترام متقابل میباشد. در هـر رابـطه ای شما حق دارید که سهم برابری در اتخاذ تصمیمات دارا باشیـد.
دیگر حقوق شما شامل:
1- عـقایـد خـود را بـیان کرده و از همسرتان بخواهید آنها را محترم شمارد. ( حتی اگر با آنها موافق نباشد )
2- رابطه را به آهستگی و با میل خودتان پیش ببرید.
3- محترم شمرده شدن عقاید و خواسته های جنسی شما.
4- نـیـازهـای عـاطفی و جسمانی شما و همسرتان رعایت شود. ( مورد سوء استفاده جنسی، جسمانی و احساسی قرار نگیرید)
طلاق عاطفی: وقتی جسمتان زیر یک سقف است اما احساستان نه!
تصور میکنیم که وقتی چند روز پیش علی درمقابل همسرش سارا در یک مهمانی تولد تسلیم شد میخواست اوضاع را آرام نگه دارد. دختر سه ساله آنها، دلسا، داشت با شادی اینطرف و آنطرف میپرید که یکدفعه به یک دختربچه دیگر برخورد کرد.
دختربچه بزرگتر زمین خورد اما دلسا با سرعت به سمت در آمد که پدرش آنجا با آغوش باز منتظرش بود. وقتی سارا که با یکی از دوستان مشغول صحبت بود دخترش دلسا را در آغوش علی دید، به سرعت به آنطرف رفت.
«اونو بده به من!»
«گفتم بدش به من، منو میخواد!»
علی طوری نگاه کرد انگار که میخواست چیز دیگری بگوید اما دلسا را به سارا تحویل داد و آنجا بود که دلسا شروع به گریه کرد.
چنین برخوردی تنها نشانه یک طلاق عاطفی بین دو طرف است.
طلاق عاطفی حتی باوجود انکار ما اتفاق میافتد و میتواند یک وضعیت جایگزین برای فلسفه آشنای ازدواج باشد:
ما بخاطر بچهها با هم ماندهایم.
نمیتوان گفت چه تعداد زوج این اعتقاد را دارند.
تحقیقات مختلفی درمورد تاثیرات طلاق انجام گرفته است و واقعیت این است که متغیرهای مختلفی وجود دارد--مسائل و مشکلات زناشویی مختلف، طریقه ارتباط برقرار کردن زوج با فرزندانشان، سن بچهها و از این قبیل--که ارزیابی تاثیر طلاق را دشوار میکند.
اما اگر درون خودمان را جستجو کنیم، خیلی از ما در عمق وجودمان نگران این هستیم که طلاق تاثیر شدیداً مخربی بر فرزندانمان، مخصوصاً بچههای کوچکتر، بگذارد و به همین علت تصور میکنیم که با هم ماندمان بهتر است.
اما اینکه فقط ازدواجمان را حفظ کنیم به این معنی نیست که طلاق نگرفتهایم.
فقط اینکه رسماً و قانوناً ازدواجمان را باطل نکردهایم به این معنی نیست که طلاق نگرفتهایم.
طلاق عاطفی میتواند تدریجی باشد یا ناگهانی اتفاق بیفتد. در هر دو حالت، یک ابزار فاصله است که به اندازه طلاق برای بچههایمان، خودمان و رابطهمان به عنوان پدر و مادر مضر است.
چرا؟ چون وقتی طلاق میگیریم، مطابق با احساساتمان (یا احساسات همسرمان) رفتار میکنیم. این یعنی بین احساس و عمل ما ارتباط وجود دارد.
ممکن است آسیبهایی هم با طلاق برای بچهها وجود داشته باشد--برحسب اینکه چطور درمورد همسر قبلی خود با آنها صحبت میکنیم، اینکه آنها را واسطه قرار میدهیم، اینکه چطور بعد از طلاق نقش هم پدر و هم مادر را برایشان ایفا میکنیم--اما حداقل تظاهر نمیکنیم که اوضاع رضایتبخش است درحالیکه نیست و تصور نمیکنیم که چون ازدواجمان را حفظ کردهایم و طلاق نگرفتهایم، رابطه و فرزندانمان هیچ مشکلی ندارند.
درمقابل، طلاق عاطفی از یک حقیقت سطحی محافظت میکند--ازدواج ما دستنخورده میماند زیرا هنوز متاهل هستیم--درحالیکه بر یک حقیقت عمیقتر تاکید میکند--خودداری و عدم ارتباط عوامل اصلی رابطه ما هستند. مطمئن باشید که این حقیقت بر فرزندانتان تاثیر میگذارد!
طلاق عاطفی میتواند به شکلهای مختلف زیر باشد:
- مقاومت دربرابر حرف زدن درمورد موضوعات حساس با همسرمان
- گرفتن تصمیماتی که میدانیم موجب ناراحتی همسرمان میشود
- در میان نگذاشتن اهداف و آرزوها با همسرمان، معمولاً برای جلوگیری از انتقاد، عدم پشتیبانی یا بیاحترامی از جانب او
- نادیده گرفتن یا تحقیر نظرات و تلاشهای همسرمان
- استفاده از دوستان یا همکاران برای گرفتن مشورتهایی که سابقاً با همسرمان در میان میگذاشتیم
- خیالپردازی درمورد زمانی که از همسرمان جدا شویم
- ایجاد یا کشف دلایل دیگر برای ماندن در محلکار به جای گشتن به دنبال دلایلی برای زودتر به خانه رفتن
- روی آوردن به فرزندانمان برای پشتیبانی و محبت به جای همسرمان
- اصرار ورزیدن بر اینکه وقتی برای گذراندن با همسرمان نداریم، معمولاً به دلیل خواستههای واقعی یا تخیلی فرزندانمان
اگر حتی یکی از مواردی که در بالا ذکر شد، درمورد شما صدق میکند، از خودتان سوال کنید:
چه الگوی رابطهای را دوست دارم به فرزندانم نشان دهم؟
آرزوی چه نوع رابطهای را دارم؟
برای اینکه رابطهای که من و فرزندانم مستحق آن هستیم را داشته باشیم، چه کارهایی حاضرم انجام دهم؟
بااینکه شدیداً باور دارم که با هم ماندن بخاطر بچهها--یا صرف با هم ماندن--تلاش ارزشمند زوجهاست اما همه ما باید مراقب باشیم که طلاق رسمی را با طلاق عاطفی طاق نزنیم.
همه ما سزاوار روابطی کامل و رضایتبخش با همسر و فرزندانمان هستیم. بخاطر همین دوباره میپرسیم:
برای اینکه رابطهای که شما و فرزندانتان مستحق آن هستید را داشته باشید، چه کارهایی حاضرید انجام دهید؟
هیچ پاسخ مشخصی برای این سوال وجود ندارد اما امیدواریم پاسخی را پیدا کنید که به شما برای مطابق کردن احساساتتان با رفتارهایتان کمک کند.
مردمان
بر اساس نظریه ی گلاسر، اتفاقاتی که در زندگی ما رخ می دهند نتیجه انتخاب های درست یا نادرست ما هستند و هرکسی مسئول انتخاب هایی است که می کند.
عوامل ایجاد روابط ناسالم
روابط دختر و پسر در دنیای امروز مختص گسترش شهرنشینی، پیشرفت تکنولوژی و افزایش وسایل ارتباطی است. دوران جوانی دورانی است که نیروی جسمانی و جنسی و نیاز به برقراری ارتباط با جنس مخالف به اوج خود میرسد. فهم عمیق از علل برقراری ارتباط دختر و پسر در جامعه، ما را در کاهش آسیبهای اجتماعی ناشی از آن و مشکلات و مسایلی که برای جوانان در اینگونه ارتباطات پیش میآورد یاری خواهد کرد.
از جمله علل و عوامل برقراری ارتباط دختر و پسر عبارت است از:
تسلط نیروی جنسی
دختران و پسران زمانی که به سن بلوغ میرسند برای برقراری ارتباط با جنس مخالف احساس نیاز میکنند. عدم کنترل این غریزه میتواند تمام انرژی و توان یک فرد را به کار گیرد تا از هر طریق که شده نیاز خود را برطرف کند. این ارضای نیاز میتواند از طریق حضور در جامعه و با برقراری ارتباط با جنس مخالف صورت گیرد و یا آنقدر ذهن فرد را به خود مشغول میکند که مجالی برای انجام امور زندگی با ذهن و فکری آزاد باقی نگذارد. بنابراین جوانان با حضور در اجتماع و برقراری ارتباط با جنس مخالف، به زعم خود این نیاز را پاسخ میگویند در حالی که این نوع ارتباط به صورت مسکن موقت عمل میکند و نه تنها درد را در فرد درمان نمیکند بلکه هرچه زمان بیشتری میگذرد این درد عمیقتر شده و درمان آن غیر ممکن خواهد شد. در این نوع ارتباط افراد گمان میکنند یک ارتباط ساده نمیتواند آنها را به دام بیندازد و آنها را درگیر روابط عمیقتر کند اما به تدریج هر دو طرف وارد بازی میشوند که رهاشدن از آن مستلزم پرداخت هزینه گزاف و غیرقابل جبران است
نیاز به محبت دیدن و محبت کردن
دختران و پسران در طی دوران بلوغ نیاز به محبت کردن و محبت دیدن در آنها به اوج خود میرسد و اگر در خانواده خود این نیاز برطرف نشود، فرد این نیاز را در جامعه و در میان همجنسان و یا جنس مخالف خود جستجو میکند. بنابراین در مراحل اولیه علاقهای ساده و سطحی شکل میگیرد و به مرور این علاقه تبدیل به وابستگی شدید میشود تا جایی که تمام ذهن فرد را درگیر میکند و او را از انجام کارهای روزمره بازمیدارد. دلیل عمده این مشکل ناتوانی خانوادهها در ارضای نیازهای عاطفی و احساسی فرزندان است. اگر یک جوان در محیط خانواده به اندازه کافی محبت دیده باشد، دیگر این محبت را در اجتماع از دیگران گدایی نخواهد کرد
نیاز دختران به جلب توجه دیگران
دختران با توجه به نوع آفرینش و فطرت آنان نیاز به جلب توجه دیگران و قرار گرفتن در مرکز توجه جامعه دارند. آنها با خودآرایی و جلوهگری در محیطهای اجتماعی، تمایل دارند نگاهها و توجه دیگران را به خود جلب کنند و اگر فضای اجتماعی برای آنان فراهم شود آنقدر خود را به جنس مخالف نزدیک میکنند تا مورد توجه و عنایت خاص او قرار گیرند. در چنین حالتی دختر تمام تلاش خود را به کار میبندد تا عشق، مهر و توجه یک پسر را نسبت به خود عمیقتر کند اما به دلیل آنکه در اکثر موارد پسران با برقراری این نوع ارتباط قصد ارضای موقتی نیاز خود را دارند، چندی بعد آن دختر را به حال خود رها کرده و نیاز خود را در جای دیگر پاسخ میدهند.
به دلیل مشکلات مادی که جوانان امروز با آن درگیر هستند، امکان ازدواج برای آنان فراهم نمیشود. در چنین شرایطی است که یک جوان برای پاسخگویی موقت به نیازهای خود، با جنس مخالف ارتباط برقرار میکند
یافتن گزینهای برای ازدواج
بیشترین دلیل برقراری ارتباط دختران با پسران یافتن گزینهای مناسب برای ازدواج است. اما در بسیاری از موارد دیده شده که این نوع ارتباطات منجر به ازدواج نشدهاند و در صورتی که منجر به ازدواج شوند مشکلاتی برای زوج جوان در پی خواهد داشت. به عنوان مثال یک محیط ناامن و بدبینانه در محیط خانواده ایجاد خواهد شد که فردی که به راحتی با من دوستی برقرار کرده به همین راحتی هم میتواند با دیگران ارتباط برقرار کند. علاوه بر آن خانوادهها نیز که اغلب با اینگونه ازدواجها موافق نیستند، مشکلاتی را برای جوانان ایجاد خواهند کرد.
عدم علاقه به تشکیل خانواده
انسان یک موجود تنوع طلب است و پس از آنکه با جنس مخالف خود ارتباط برقرار کرد و نیازهای جنسی و عاطفی او برطرف شد به راحتی تن به ازدواج نمیدهد و خود را درگیر مسائل و مشکلات زندگی نمیکند و اگر تن به ازدواج هم بدهد به دلیل داشتن تجاربی که از روابط قبل خود داشته است کمتر احساس مسئولیت کرده و با کوچکترین سختی و مشکلی تصمیم به جدایی میگیرد. زیرا میداند هر آنچه که نیاز داشته باشد در جامعه به وفور برایش فراهم و مهیاست.
کاهش گرایشات مذهبی
دین مبین اسلام برای داشتن محیط سالم اجتماعی برای انجام امور زندگی و تحکیم بنیان خانواده، به حفظ حریم محرم و نامحرم تاکید و سفارش بسیاری کرده است. عدم اطلاع جوانان از آموزههای دینی و تاثیراتی که روابط دختر و پسر بر روح و روان افراد میگذارد، دلیل دیگری برای افزایش روابط آنان در جامعه شده است.
افزایش سن ازدواج
به دلیل مشکلات مادی که جوانان امروز با آن درگیر هستند، امکان ازدواج برای آنان فراهم نمیشود. در چنین شرایطی است که یک جوان برای پاسخگویی موقت به نیازهای خود، با جنس مخالف ارتباط برقرار میکند
افزایش وسایل ارتباط جمعی
امروزه با پیشرفت تکنولوژی و ایجاد فضاهای مجازی همچون اینترنت و تلفن همراه، ارتباطات افراد را نیز تحت تاثیر خود قرار داده به افزایش آن کمک زیادی کرده است. برخی ارتباطات دختران و پسران در محیطهای اینترنتی همچون چتکردن و ارسال پیامک صورت میگیرد که در این حالت خانوادهها کمتر میتوانند این نوع ارتباطات را کنترل کنند و یا از آن مطلع شوند.
افزایش اختلاط دختر و پسر در اجتماع
افزایش حضور زنان و دختران در فعالیتهای اجتماعی و تحصیلی امکان اختلاط دختر و پسر به بالاترین حد ممکن خود رسیده است. زنان دوشادوش مردان در محیطهای کاری و تحصیلی در حال حرکت هستند و در عرصههای مختلف جامعه حضور دارند. همین حضور دختر و پسر در کنار یکدیگر نیز مقدمات برقراری ارتباط را فراهم میکند.
گذشته جوانان بیشترین تاثیر را از خانواده و معلمان خود میگرفتند اما به دلیل فاصله زیاد میان نسلها آنها الگوهای خود را از میان دوستان خود انتخاب میکنند تا جایی که نداشتن ارتباط با جنس مخالف نیز یک کمبود محسوب میشود
نبود الگوی مناسب
گذشته جوانان بیشترین تاثیر را از خانواده و معلمان خود میگرفتند اما به دلیل فاصله زیاد میان نسلها آنها الگوهای خود را از میان دوستان خود انتخاب میکنند و بیشترین تاثیر را از دوستان خود میگیرند. تا جایی که نداشتن ارتباط با جنس مخالف نیز یک کمبود محسوب میشود و کسانی که این نوع ارتباطات را ندارند محکوم به تحجرگرایی و کوتاهاندیشی میشوند.
بنابرآنچه گفته شد خانوادهها باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از آسیبهایی که جوانان در محیطهای اجتماعی با آن درگیر هستند به کار ببرند. از جمله این تدابیر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
** ارضای نیازهای عاطفی و احساسی در محیط خانواده
** آگاهسازی جوانان در زمینه آسیبها و مشکلاتی که در هنگام برقراری ارتباط با جنس مخالف برایشان پیش میآید
** معرفی الگوهای مناسب به جوانان
** تلاش برای کاهش حداکثری اختلاط دختران و پسران در اجتماع
** فراهم کردن زمینه ازدواجهای آسان برای جوانان
** هدایت انرژی و وقت جوانان به سمت تفریحات سالم
منصوره فراهانی
بخش خانواده ایرانی تبیان
****************************
مطالب مرتبط
روابط دختران و پسران از نگاه جامعه شناسان
پیدایش لباس منشأهای گوناگونی دارد، منشأ روانی، امنیتی، اجتماعی، اخلاقی و دینی و به خاطر این منشأها و کاربردهای گوناگون آن به عنوان نعمت از آن یاد می شود که خداوند مثل بقیه نعمت ها به انسان ارزانی داشته و آن را وسیله ای برای پوشش و زیبایی و حفاظت از سرما و گرما و از همه مهم تر، انجام عبادات خداوند قرارداده است.
قرآن، مبحث پوشش را در لابلای آیاتی که پیرامون آفرینش انسان اولیه «حضرت آدم» آورده است و آن را به عنوان نعمت الهی از طرف خدا معرفی می کند «یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباساً...» و به خاطر همین اهمیت لباس است که شیطان با وسوسه هایش می خواهد آن را از تن ارزشمند انسان بکند و جدا کند و اگر در این زمینه موفق نشد تلاش می کند تا انسان از مسیر اصلی استفاده صحیح از لباس منحرف شود و راه افراط و تفریط را بپیماید. سفارش و تأکید قرآن و روایات به استفاده صحیح از این وسیله، به ما یادآوری می کند که شکر نعمت لباس به استفاده صحیح و مناسب از آن نعمت است تا زمینه رشد شخصیت فردی و اجتماعی انسان را فراهم کند و تأثیر پوشش صحیح را برآرامش و امنیت بیان نماید.
روایات به این نکته اشاره دارند که لباس، نماد و سمبل اعتقاد انسان است و زبان گویای اوست که از سردرون انسان، پرده برمی دارد و حتی نسبت به جنس و رنگ و شکل لباس حساسیت نشان می دهد و رهنمود ارایه می نماید تا ما به اهمیت لباس و پوشش برای انسان پی برده و بدانیم که انسان با پوشیدن لباس، نشانه ها و نمادهای فرهنگی و اعتقادی خود را به نمایش می گذارد.
با این مقدمه روشن شد نوع پوشش ما در واقع نمادی از پایبندی ما به ارزشهای اخلاقی است. در اسلام به تفصیل در مورد پوشش و حجاب و لباس سخن گفته شده است که در کتابهایی که در مورد آداب اسلامی است میتوانید آنها را ملاحظه کنید.
حجاب باعث ایجاد آرامش روانی بین افراد جامعه است که بوسیله آن احساسات جنسی تحریک نمی شود ودرمقابل فقدان حجاب وآزادی معاشرتهای بی بند وبارمیان زن ومرد هیجانهای جنسی را بالا میبرد و زمینه را برای فساد اجتماع مهیا میکند حجاب موجب میشود که انسان حفظ شود یعنی حجاب، حفاظ انسان است
حجاب و پوشش در جنبههای مختلف دارای آثار و فواید زیادی است که بعضی از مهمترین آن بیان میشود:
فایده حجاب در جنبه فردی: یعنی اینکه حجاب برای خود شخص چه فائدهای دارد: حجاب باعث ایجاد آرامش روانی بین افراد جامعه است که بوسیله آن احساسات جنسی تحریک نمی شود و در مقابل فقدان حجاب وآزادی معاشرتهای بی بند و بار میان زن و مرد هیجانهای جنسی را بالا میبرد و زمینه را برای فساد اجتماع مهیا میکند حجاب موجب میشود که انسان حفظ شود یعنی حجاب، حفاظ انسان است.
چه زیبا فرموده است استاد شهید مرتضی مطهری که میگوید: حجاب مصونیت است نه محدودیت. معنی این جمله این است که حجاب باعث نمیشود که انسان در محدودیت و اسارت واقع شود بلکه حجاب او را حفظ میکند. مثلاً اگر از شما بپرسم که خانهای که در آن زندگی می کنید شما را محدود و اسیر کرده است و یا شما را حفظ میکند؟ مسلماً می گویید ما در خانه احساس امنیت می کنیم و خانه ما را از شر دزدان یا سرما و گرما و... حفظ می کند.
پس هیچ کس نمی گوید که من در خانه اسیر هستم و خانه مرا محدود می کند دوست دارم همیشه در خیابان و بیابان زندگی کنم. و همین لباسی که می پوشیم، هیچ کس نمی گوید این پیراهن یا شلوار مرا محدود کرده، دوست دارم لخت باشم، بلکه میگوید این لباس مرا حفظ می کند. پس حجاب هم انسان را از نامحرمان و انسانهای شهوتران و هوسران حفظ میکند.
اگر لذتهای جنسی فقط در محیط خانواده و در چارچوب ازدواج مشروع باشد موجب اتصال و پیوند قوی میان زن و شوهر شده و در نتیجه کانون گرم خانواده مستحکمتر میشود. و بر عکس حجاب و اینکه زن زینت و زیبایی خود را نثار همه کند موجب انهدام خانواده می شود
مثالی بزنم، تا زمانی که در شیشه عطر بسته باشد، عطر داخل آن هم محفوظ خواهد بود ولی به محض اینکه چند ساعتی سر شیشه عطر برداشته شود عطر داخل آن می پرد و تنها شیشه خالی بدون عطر می ماند که کسی بدان میلی ندارد یعنی دیگر از آن استفاده نمی کنند.
و حجاب هم همانند سر شیشه عطر است که بوی خوش و زیبایی و طراوت زنها را حفظ می کند و با برداشتن حجاب، آن زیبایی هم از بین می رود رمز زیبایی زنهای مسلمان هم همین حجاب است.
حجاب ریشه در عفت و حیا دارد و بروز و ظهور این صفات اخلاقی مهم است لذا فردی که از حجاب محروم است از دستهای از مهمترین صفات اخلاقی محروم است. عفت و حیا آثار فراوانی در حوزههای مختلف زندگی ما دارد چه در ارتباط با خدای متعال چه در ارتباط ما با خودمان و دیگران.
شما میتوانید در مورد این دو صفت به طور جداگانه مطالعه کنید و نقش هر یک را در وجود ایمانی و اخلاقی فرد بهتر بشناسید.
فایده حجاب در بعد خانوادگی: اگر لذتهای جنسی فقط در محیط خانواده و در چارچوب ازدواج مشروع باشد موجب اتصال و پیوند قوی میان زن و شوهر شده و در نتیجه کانون گرم خانواده مستحکمتر میشود. و بر عکس حجاب و اینکه زن زینت و زیبایی خود را نثار همه کند موجب انهدام خانواده می شود.
سایت پرسمان
آیین همسردارى
وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود.
وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیا ست.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذراندهاید.
وقتی کسی را دوست دارید، هر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید.
وقتی کسی را دوست دارید، در مواقعی که به بن بست می رسید، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید.
وقتی کسی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید.
وقتی کسی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد.
وقتی کسی را دوست دارید، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند.
وقتی کسی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد.
وقتی کسی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید.
وقتی کسی را دوست دارید، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، واژه تنهایی برایتان بی معناست.
وقتی کسی را دوست دارید، آرزوهایتان آرزوهای اوست.
وقتی کسی را دوست دارید، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید
جدید ترین مطالب
تربیت جنسی کودکان ونوجوانان [6]
بازی آموزشی دبستان [3]
راههایی برای افزایش بهره هوشی کودکان
سئوالات زمان خواستگاری [2]
کتب مجانی
روش های علاقمند کردن فرزندان بایکدیگر
ناسزاگویی کودکان
روانشناسی رشد کودکی [2]
دزدی در کودکان [2]
چگونه با کودکان حرف بزنیم ؟
چپ دستی یا راست دستی
تربیتی برای همه فصول
بیش فعالی
چگونگی ارتباط با بچه ها [2]
پیوندهای عاطفی بین کودک و والدین
به بچه ها التماس نکنید ! [2]
توجه خنثی
دروغگویی کودکان
نکته ها و توصیه های تربیتی کودکان [5]
آموزش نظم و انظباط [4]
مسئولیت پذیرى
سرگرم کردن کودکان
اعمال نکات تربیتی [2]
ترس های کودکان [2]
نقش مادر در اجتماعی شدن فرزندان
قوانین طلایی زندگی
راههای تقویت و بهبود روابط میان همسران
راههای ارتقای زبان جسمانی
ده خطای همسران
نشانه های یک رابطه ی موفق زناشویی
رفتار وعادات خوب زنان
راههای ایجاد اختلاف بین همسران
ده نکته اساسی برای مردان
اصول ایجاد شادی در زندگی توسط زنان