سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته ها و توصیه های تربیتی کودکان
1 -آسیب های تربیتی ای که از جانب اولیا و مربیان به قصد تربیت و اصلاح رفتار و از روی دلسوزی و محبت به کودکان وارد می شود احتمالاً بیش از آسیب هایی است که از جانب دیگر عوامل صورت می گیرد

2 -اگر می خواهید فرزندتان نسبت به مسئولیت های خود بی تفاوت نباشد حساسیت بیش از حد نسبت به مسئولیت های او نشان ندهید . ( سعی کنید ظاهراً بی تفاوت باشید تا او خود به تکالیف و وظایف خود حساس شود ) .

3 -برای رسیدن به اهداف تربیتی ، اگر می خواهید سریعاً به مقصودتان نائل آیید آهسته و تدریجی حرکت کنید .

4 -تربیت کردن ، رها کردن متربی از بستگی ها و وابستگی ها به سوی رشد و تعالی است و نه رام کردن و مطیع کردن او در دام خواسته ها ." یقبُضکَ عَمّا لک و یبسُطکَ فیما لَه " "قبض می کند تو را آنچه برای توست و رها می کند تو را در آن چه برای اوست. "

5 -آموزش راه های رسیدن به حقیقت مهم تر از خود حقیقت است . این راه ها را به کودک نشان دهید .

6 -مهارتِ سکوت غالباً بیش از مهارتِ حرف زدن ارزش اثرگذاری دارد . با مهارت سکوت پیام خود را به کودک برسانید .

7 -معمولاً پدر و مادر در اثر حمایت و محبت نمی توانند کودک را به قدر کافی به خود واگذارند. در محبت نمودن معتدل باشید ، زیرا ساختمانِ تربیتِ متعالی بر شانه های محبت متعادل بنا می شود .

8 -کودک در خانواده به خاطر مراقبت های افراطی و بایدهاو نبایدهاغالباً خودش نیست ، همه چیز را طوطی وار اقتباس می کند ؛ او به جای این که نقش بگیرد ، نقش بازی می کند . بنابراین اجازه بدهید کودک ، هنر خود بودن و خود شدن را در خود شخصاً کشف کند .

9 -یکی از ظرافت های هنر تربیتی این است که هرگز در هنگام تنبیه ، کودک را تا مرحله ای از پافشاری پیش نبریم که در آن خود را محکوم یافته تلقی کند،بلکه مقاومت مانع را چنان حساب کنیم که بتواند بر آن فائق آید و تنبیه ، ابزاری برای آگاهی باشد و نه برای ترس و تهدید.

10 -در برنامه های تربیتی باید پیام تربیتی به گونه ای طرح و ابلاغ گردد که مخاطب آن را یکی از پدیده های ذات خود حس کند .

11 -هر یک از افراد ، تربیتی درخور و شایسته با شخصیت و طبیعت خود دارند . از شبیه سازی و شبیه پروری پرهیز کنید .( "قُل کُلُّ یعمَل عَلی شاکِلّتِه " ؛ " بگو هرکدام به راه و روش خویش عمل کند.")

 

12 -هر چه محیط و زمینهیتربیت آماده تر باشد شرایط پذیرش پیام تربیتی مستعدتر و کاراتر است . آماده سازی عاطفی و درونی ، هنری بس عمیق تر از پیام دهی و اندرزگویی است .

13 -تربیت کودک الزاماً مبتنی بر تعامل بین طبیعت او و دنیای پیرامون است ؛ پس در این تعامل به اقتضای طبیعت و محیط او سهیم باشیم .

14 -هدف تربیت باید توسعه و گسترش ظرفیت درونی و قوه فهم کودک باشد و نه تحمیل و تزریق معلومات و محفوظات به او .

15 -در روش تربیتِ فعال ، مربی می کوشد تا خود را از نظر ذهنی و عاطفی در موقعیت متربی قرار دهد ، در حالی که در روش تربیت انفعالی ، مربی ، کودک را در موقعیت خود قرار می دهد . در روش تربیت فعال ، مربی مشوّق ابداع و خلاقیت است ، حال آن که در روش انفعالی ، مربی القا کننده و ایجاد کننده عادت صوری است .

16 -وظیفه اولیا و مربیان هموار ساختن مسیر رشد و تعالی کودک است و نه راندن یا کشاندن او به سوی هدف ؛ زیرا فرق است بین رشد" کنش گر"  و رشد" کشانگر."

17 -تنبیه باید به قصد بیداری دل باشد و نه تهدید جسم ، پس تا از نتیجه بیدارسازی تنبیه مطمئن نشده اید اقدام به تنبیه نکنید .

18 -باید دانست که غالباً کودک علت آنچه را که شما عیب می دانید نمی داند،لذا قبل از سرزنش ، او را توجیه کنید تا فاصله ای بین فهم شما و او ایجاد نشود .

19 -رشد و پیشرفت به وسیله خود کودک و در یک پویشِ درونی صورت می گیرد و پدر و مادر و یا معلم و مربی تنها مددیار ، راهنما ، مدل نما ، محرک و مشوق او هستند و بس ؛ همانند دارو در کارتن ، طبیب در معالجه بدن و باغبان در پرورش گل !

20 مانباید کودک را " دانش اندوز" بار آوریم ،‌ بلکه باید او را در برابر صحنه ها و اشیایی قرار دهیم که خود بیندیشد و دریابد و گاه با احتیاط و بسیار مختصر او را راهنمایی کنیم تا به جای اندیشه آموزی ، اندیشه ورزی را پیشه کند .

21 -مربی باید بداند که اندرزها و درسهای اخلاقی وقتی اثر نیکو دارد که متربی شخصاً پذیرا باشد ، در غیر این صورت نه تنها بی فایده است ، بلکه نتیجه ای وارونه به دنبال دارد .

22 -مربی باید" تجارب تربیتی" را به جای اندرزهای کتابی و لفظی در معرض کودک به نمایش بگذارد تا او فرصتِ تجربهیواقعیت را در زندگی خود دریابد .

23 -کودک ، بسیاری از امور را که دیدنی نیست از راه دیده می آموزد ، مثل صدق و صفای درونی ، شرافت نفسانی ، نجابت اخلاقی و وقار معنوی و این آموزه های نادیدنی و ناگفتنی پایدارتر و عمیق تر از امور دیدنی است .

24 -در تربیت دینی باید پرورش حس مذهبی و تفکر دینی ، مقدم بر اطلاعات و دانش دینی باشد ؛ زیرا تربیت دینی یعنی زیستن طبق معتقدات دینی و نه صرفاً دانستن و حفظ کردن اطلاعات دینی !

25 -قبل از تمایل و تقاضای متربی ، از انتقال پیام تربیتی خودداری کنید ، به ویژه در تربیت دینی.


ارسال شده در توسط موسی مباشری

3

تعلیم و تربیت باید همیشه آدمی را از مستعدترین جنبه اش تحت تأثیر قرار دهد-51

52-برای کودک ، رشد و تحول باید رهایی دهندهیبی وقفهیاو از وجود دیروز خویش به سوی وجود برتر او باشد

53-کودک چیزی را یاد می گیرد که به آن نیاز دارد ، پس مطالب را بر کانون نیاز کودک همراه سازید

54-کودک ، بسی برتر از آن چیزی است که انجام می دهد ، و بسی عمیق تر از آن چیزی است که بیان می کند

55-هیچ دانش آموزی در جهان صرفاً به کمک آنچه می شنود و به یاری آنچه حفظ می کند، پیشرفت نمی کند،بلکه پیشرفت او بسته به مهارت هایی است که در میدان عمل به دست می آورد

56-بعضی از دانش آموزان از اشتباهات خود بیشتر یاد می گیرند تا از موفقیت هایشان ، پس بگذارید دانش آموزان از اشتباه کردن نهراسند و پیشرفت خود را نه در" خطاگریزی" بلکه در" خطازدایی" بجویند

57-ایجاد انگیزه ، تشنگی ، کنجکاوی ، تعارض ، تحرک زایی، تضاد رشدآور ، موقعیت های مبهم و .... مبنای رشد و کمال و تعادل جویی درکودک است. زیرا لازمهیتعادل جویی متزاید و متعالی آدمی مستلزم بر هم خوردن تعادل های قبلی است

58 -هر فردی به همان اندازه موفق است که می خواهد . خواستن و نیاز به موفقیت را در کودک زیاد کنید . زیرا نیاز به پیشرفت مهمتر از دست یابی به پیشرفت است .

59-انسان با اعتنا به جزئیات بزرگ می شود و نه با اتکا بر کلیات ؛ در رفتارهای جزئی ، پنهان و به ظاهر بی اهمیت خود دقت نمائیم

60-طرح تربیت انسان از درون است و طرح های بیرونی فراهم کننده شرایط بروز و ظهور آن هستند . به عبارت دیگر قوانین تربیت در طبیعت کودک منقوش است ، فقط باید کشف کرد و آشکار ساخت

61-فرق است بین عادت و ملکه ؛ در تربیت ، عادت مانع آگاهی و رشد و ملکه عامل پایداری و ثبات و تداوم خصائص اخلاقی است . در ملکه شدن استمرار نیت وجود دارد ولی در عادتِ صرف ، تکرار افعال و اعمال مکانیکی و قالبی وجود دارد

62-مأموریت انبیا در تربیت آدمی ،‌ ابتدا تذکر دادن است ، یعنی آدمی را به یاد معرفتی که دارد می اندازد .این روش نوعی رهیافت اکتشافی در تربیت درونی است

63-کودک در تربیت باید آزاد باشد اما همراه این آزادی باید ظرفیت کودک را برای درک ضرورت آزادی گسترش داد ، زیرا آزادی نه دادنی است و نه گرفتنی ، بلکه آموختنی است

64- هدف آموزشگاه باید انتقال و تعمیم آموخته ها به محیط خارج از مدرسه باشد مدرسه کانونِ باز تولیدِ زندگی اجتماعی است . در واقع باید آموختن برای زیستن باشد و نه زیستن برای آموختن

اعتبار و اثر بخشی یک روش تربیتی باید به حسب پیامدهای آن ، آزمون خواهد بود -65

66-اگر انتظارات تربیتی بیش از حد توان و استعداد کودک باشد اثر معکوس دارد

لذا محرک ها و توقعات تربیتی را به جا ، متناسب و در حد پذیرش مطرح نمایید هرچیزی که از حد و اندازه خود خارج شود نتیجه ای وارونه به بار خواهد آورد

67-معلمان و مربیان برای هماهنگ کردن روش ها و توصیه های تربیتی خود باید خانواده را از طریق جلسات توجیهی و یا خبرنامه مدرسه مطلع ساخته و از این طریق آنان را از اقدامات روش های خود آگاه سازند

68-در هنگام طرح مسائل دینی با نوجوانان تعصبات شخصی خود را کنترل کنید و در مباحث متقابل ، وقار و آرامش خود را حفظ نمایید . قطعاً در یک فضای آرام و متعادل و به دور از مقاومت و تعصب ، پیام ها نافذتر و دل نشین تر است .

-تجارب مثبت و رفتارهای درستی که در موقعیت های طبیعی و واقعی از کودک سر می زند ، به عنوان69

منابع مهم تربیتی در معرض آنها قرار دهید . مربی باید در شکار فرصت ها و تجربه ها ، هنرمندی هوشیار باشد .

هدف کوشش خود را از انتقال مفاهیم و رفتارهای تربیتی ، گروه همسالان قرار دهید. زیرا یکی از منابع-70 مهم تغییر رفتار ، گروه همسالان و دوستان صمیمی نوجوان است

71 -بسیاری از امور را گوش درمی یابد که هرگز شنیدنی نیستند ، مثل : صدق گفتار ، آهنگ کلام ، لطافت و صراحت سخن و ... پس ، در گفتار خود خلوص و صداقت را همراه سازیم .

72 -اگر کودک را در محیط و شرایط سالم به حال خود بگذاریم بیشتر و بهتر می فهمد و عمیق تر فکر می کند . باید اجازه داد که خود او بگردد ، اشیاء را لمس کند و احساسات خود را بروز دهد . این که بزرگسال در چه زمانی باید خود را کنار بکشد خیلی مهم تر از آن است که در چه زمانی دخالت کند ، بگذارید کودک با خود آغازگری ، خودآموزی و خودرهبری را فرا گیرد.

73 -برای پرورش نیروی خلاقیت کودک ، او را در موقعیت های مبهم قرار دهید تا خود ، آن را کشف کند . زیرا هیچ تجربه ای یافت نمی شود که بیش از لذت کشف به پرورش آدمی کمک کند .

74 -هرگاه چیزی را به کودک بیاموزیم مانع شده ایم تا خود آن را کشف کند.

75 -هرگاه کودک را به اجبار و اکراه و اعمال زور تربیت کنیم،از انجام تربیت درونی مانع شده ایم.


ارسال شده در توسط موسی مباشری

2

26 -حد فراگیری مفاهیم تربیتی هر کودک را ظرفیت هوشی و انگیزشی او تعیین می کند ، لذا از تحمیل و تراکم مفاهیم فراتر از ظرفیت او باید پرهیز کرد .

27 -در ارائه الگوی تربیتی مورد نظر سعی شود مواردی را مطرح کنیم که کودک به طور خود انگیخته به آنها نیاز دارد ، زیرا کودک به چیزی توجه می کند که در ترازِ رغبت اوست.

28 -کودکان باید نسبت به نوع رفتارهایی که از آنان انتظار داریم شناخت کافی داشته باشند ؛ این شناخت در میدان مشاهده حاصل می شود .

29 -تربیت هرگز در یک بُعد متمرکز نمی گردد بلکه همواره جنبه های عقلانی ، عاطفی ، اخلاقی ، اجتماعی ، جسمی ، علمی و .... در جامعیت بخشیدن به آن دخالت دارند .

30 -درون مایه های تربیت صحیح در طبیعت کودک وجود دارد و او باید از طریق خودیابی ، خودفهمی و خود رهبری ، آنها را در تعامل با محیطی سالم کشف و تقویت نماید .


31 -مفاهیم تربیتی را با زندگی واقعی کودک ، با تجربیات روزمره و با نیازها و خواسته های او همراه سازید ، قطعاً تأثیر گذاری آنها پایدار و مستمر خواهد بود .

32 -در اندرزهای تربیتی سخنِ دلپذیر را با دلِ سخن پذیرهمراه سازید . مطمئن باشید که بر دل نشیند و در عمل ظاهر شود .

33 -تربیت باید در بیشترِ موارد اختیاری و آگاهانه باشد تا توسط خود کودک و بدون اجبار و اکراه انجام پذیرد .

34 -اگر هزار سخن از بیرون بگویی تا از درون مصداقینداشتهباشد سود ندهد . پس تربیت بدون آمادگی روانی و عاطفی عقیم است ."همچون درختی که تا ریشه در عمق نداشتهباشد اگر هزار سیل آب بر او ریزی سود ندارد و اگر همه عالم نور گیرد ، تا در چشم نوری نباشد هرگز نور را نبیند."

35 -هُنِر مربی ، پرورش حس نیاز در متربی است به آنچه که اقتضای رشد و تعالی اوست ، زیرا هدف تعلیم و تربیت حصول لحظات جذبه برای دست یابی به حقیقت است .

36 -گفته اند :" تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد" ، پس اول ، رغبت و بعد تربیت ؛ یا اول ، ترغیب و بعد تبلیغ .

37 -در سرنوشت آدمی همهیعلم ها در اصل سرشته اند ، پس سرشته ها را به رشته ظهور درآورید .

38 -عمیق ترین و پایدارترین آثار تربیتی در غیر مستقیم ترین روش های تربیتی است .

39 -در تربیت اصیل ، الگوهای عملی مؤثرتر از آموزش های گفتاری است .

40 -پایدارترین فضایل تربیتی در غیر رسمی ترین موقعیت های تربیتی حاصل می شود ، بنابراین از تربیت رسمی و تصنعی بپرهیزید .

41 -اصیل ترین روش های تربیتی ، طبیعی ترین ، ساده ترین و صمیمی ترین آن هاست .

 

42 -تربیت واقعی کودک باید خودانگیخته به جای دگرانگیخته ، طبیعی به جای تصنعی ، اکتشافی به جای اکتسابی ، تدریجی به جای دفعی ، درونی به جای برونی و تجربی به جای ذهنی باشد.

43 -هر کس اصالت خود را براساس فطرت خود حفظ می کند یا بهتر بگوییم به سبک خودش شکل می گیرد. پس روش تربیتیاین نیستکه افراد را به یکدیگر شبیه سازد، بلکه هدف آن است که با فراهم کردن شرایط ، برای هر یک از افراد بر تفاوت هایشان بیفزاید .

44 -خیر انسان در تفاوت های فردی است ، پس به این تفاوت ها احترام بگذاریم و آنها را عمیق تر و عنی تر کنیم .

45 -برده کسی است که هدف دیگری را به معرض اجرا درآورد ، پس در تربیت ، هدف هر فرد مختص به خود اوست .

46 -اهمیت این که دانش آموز چیزی را با اکراه یاد نگیرد بیشتر از اهمیت دانشی است که باید بیاموزد !

47 -این واقعیت را باید بپذیریم که کودک ، آدمی تر و دیدنی تر از بزرگسال است .

48 -جریان تربیت فقط افزایشی نیست بلکه کاهش نیز می تواند در پیشرفت تربیت دخالت نماید .

49 -کودک باید به نحوی تربیت شود که عمل خوب ، به سهولت از او سر بزند، نه این که با اکراه به آن تن در دهد .

50 -طوری رفتار کنید که گویا انتظار دارید به سخنان شما عمل شود ، زیرا کودکان تحت تأثیر اطمینانی که در سخن ، لحن صدا و اعمال شما وجود دارد قرار می گیرند .


ارسال شده در توسط موسی مباشری

4

76 -حُسنُ السّؤالِ نِصفُ العِلم : سؤال نیکو نیمی از علم است . ذهن کودک را" مسأله مدار"  بار آورید زیرا ذهن سئوال انگیز در خلاقیت و نوآوری پیشتاز است .

77 -رسیدن از" معلوم" به" مجهول" فرایند تفکر و رساندن کودک از مجهول به معلوم رکود و جمود فکری است ، زیرا عظمت دانش و علم هر فرد به عظمت مجهولات و سئوالاتی است که در ذهن پرورانده است . ("لا عِلمَ کَالتّفکر"  هیچ دانشی مانند تفکرنیست".)

78 -همان گونه که منطق شناخت و عقل در کودک با منطق شناخت بزرگسال به لحاظ مراحل تحول روانی متفاوت است ، باید تربیت نیز در کودک با منطق تربیت در بزرگسال تفاوت داشته باشد . کودک شیوه هایی برای دیدن ، شنیدن و احساس کردن دارد که ویژهیخود اوست ، چیزی نامعقول تر از آن نیست که بخواهیم شیوه های خود را جایگزین آن کنیم .

79 -مشیت الهی بر این تعلق گرفته است که آدمی سرمایه های نهفته در فطرتش را خود به ثمر برساند .

80 -برای تربیت اصیل کودک ، باید از قانونی که در طبیعت او نهفته است بهره گرفته شود .

81 -کیفیت ارائه مفاهیم تربیتی مهم تر از کمیت آن است . پیام های تربیتی هر چند اندک و قلیل اما با کیفیت مؤثر ، بهتر از پیام های طولانی و پی در پی است .

82 -پایه های تربیت و اعتقاد به ارزش ها و باورهای فرهنگی و دینی با یقین پس از شک تحکیم می یابد ، لذا مربی باید با طرح معماها ، تردیدها ، تعارض های سازنده و ابهامات تحریک آمیز ، انگیزه کنجکاوی افراد را تحریک نماید .

83 -هیچ تغییر رفتاری بدون میل و رغبت شخصی و درونی اصالت ندارد و اگر این تغییر رفتار با میل و رغبت نباشد ناپایدار ، کاذب و عاریه ای خواهد بود .

84 -دانش بنیادی ، زمانی تحکیم می یابد که از مرحلهیعمل عبور کند ،‌" آن کس که عمل می کند می داند" ، چنین دانشی شایستهیانتقال به دیگران است .

85 -کودک را با مراقبت و مساعدت در راه های مختلف عدم تعادل ذهنی قرار دهید؛ فطرت تعادل جوی او به او تعادل می بخشد .

86 -علمی که ایمان را با خود نیاورد حجاب اکبر است . پیامی که زمینهیپذیرش ندارد حجاب و مانع تربیت است .

87 -اظهار کردن چیزی قبل از استحکام آن خراب کردن آن است . بنابراین قبل از جاسازی و فضاسازی ، کار تربیتی ابتر و عقیم خواهد شد .

88 -کودک را باید آزاد گذاشت ولی به قدری که به خود و دیگری زیانی نرساند ؛ نباید چنین تصور کرد که چنین کودکی ، نافرمان خواهد بود،بلکه دیده خواهد شد که این دسته از کودکان اطاعتی مطبوع و آگاهانه خواهند داشت . ( بگذارید کودک در کودکی خود ، به پختگی و بلوغ کودکی دست یابد !)

89 -فرمان ها وقتی قاطعانه اما صمیمی و بی تکلف باشند نافذ و پایدارند ؛در این صورت است کهاطاعت مطبوع جایگزین اطاعت منفور می گردد .

90- مطیع شدن کودک نباید هدف باشد . بلکه هدف تربیت،یاری رساندن به کودک است تا خود را در خود بیابد .

 

91 -رمز تربیت کودک در درست دیدن و درست شنیدن است . این مهارت ها باید توسط مربی بینا و شنوا داده شود .

92 -کودک احتیاج به محرومیت مصلحتی دارد تا نیازهایاو را بیدار کند و استعدادهای نهفته او را به کار اندازد . ( آدمی در رنج بجوشد و در گنج بپوسد) .

93 -هدف تربیت ، پرورش و تقویت حس کنجکاوی کودک است . این حس در فطرت کودک به ودیعه نهاده شده است . تنها تحریک و تحریض آن توسط مربی زمینه ساز بروز و ظهور آن است .

94 -معلمان و مربیان باید بدانند که مسئله انضباط و اطاعت در قالب اقدام و احساس وظیفه، از مسائل اصلی و مهم تربیت دانش آموزان است و تنها هنگامی دانش آموز از مقررات مدرسه سرپیچی نمی کند و نسبت به آنها خود را موظف می داند که شخص دستور دهنده مورد احترام و محبت او باشد و این خود نشان دهنده معنای اصلی عمل مربی یا معلم نسبت به دانش آموز است .

95 -در شیوه های آموزشی و تربیتی باید فرصت بیشتری به دانش آموز داد تا خود او عنان رفتار و تجارب خویش را در دست گیرد ، اما درعین حال مهم است که مربی لوازم و شرایطی را در دسترس دانش آموز قرار دهد تا راه پیشرفت وی در جهت آنچه به شکوفائی او می انجامد فراهم و هموار گردد . باید در عینآزاد گذاردن دانش آموزان،توان آنها را هدایت کرد .

96 -هدف آموزش و پرورش باید در جهت تولید افراد خلاق ـ حتی اگر تعداد آن ها زیاد نباشد ـ متمرکز گردد. باید مبتکر و نوآور پرورش داد، نه دنباله رو و تبعیت جو .

97 -به شاگردان خود جرأت اظهار نظر را بیاموزید حتی اگر به مخالفت با نظر شما برانگیخته شوند . به تعبیر یکی از فیلسوفان معاصر" شاگردی که بر استاد خویش نیاشوبد استادش را درک نکرده است !"

98 -در فرایند آموزش خلاق ، مطالبی می تواند تفکر خلاق را موجب شود که ناقص ، ناتمامو مسئله مدار باشد؛ زیرا موضوعاتی که جریان خود را طی کرده و نقص و ابهامی ندارد موجد تفکر پویا و عمیق نیست .

99 -نباید فراموش کرد که انتقاد اصولی ، عالی ترین شکل تعریف و تمجید علمی است ! این روحیه انتقاد پذیری را در دانش آموزان پرورش دهیم .

100 -رفتارهای ناخواسته ، تصادفی ، غیرعمدی ، گذرا ، جزئی و ناپیدا بیش از رفتارهای رسمی ، حساب شده و آشکار در تربیت ، مؤثر واقع می شوند !


ارسال شده در توسط موسی مباشری

5

101 -پرورش حس زیبایی دوستی در افراد بستر دست یابی به تربیت دینی است . آن کس که زیبایی و جمال معنوی را دوست دارد نمی تواند به گناه نزدیک شود .

102 -در فرآیند پیچیده و پویای تربیت ، هیچ نسخه و دستوالعمل ساختگی و از پیش تعیین شده ای وجود ندارد ، بلکه روش های تربیتی در میدان تعامل دو جانبه بین دو قطب سیال و متغیر مربی و متربی زایش می یابد و به تناسب همان فضای بی همتا به کار گرفته می شود !

103 -درجریان تربیت دینی ، باید تلاش کرد که اقامه نماز در کودکان و نوجوانان بر اساس مراحل تحول روانی آنها صورت گیرد . بدین معنی که نماز از مرحله تقلیدی و رفتاری به مرحله عاطفی و احساسی و از آن پس به مرحله عقلانی و استدلالی و سپس به مرحله اشراقی و عرفانی تبدیل شود .

104 -تربیت دینی با مقوله ایمان همراه است و ایمان از جنسِ عشق و گرایش درونی است . بنابراین نمی توان کسی را با فرمان و اجبار و از روی فشار و اکراه به ایمان و گرایش درونی فراخواند !

105 -حد اعلای تربیت ، کشف علم درون است . این کشف نه از راه تشویق و تنبیه و نه از طریق معلومات و اکتساب های بیرونی،بلکه از راه تفکر شخصی امکان پذیر است . تفکری که با درگیری درونی همراه شود و از انگیزه های فطری سرچشمه گیرد . فرصت دادن به کودکان و نوجوانان برای دست یابی به این نوع تفکر از راه مشاهده و مکاشفه بستر مناسبی برای تربیت درونی و فطری است .

106 -کودکان امروزی آن هم در شرایط زندگی ماشینی و عصر انفجار اطلاعات ، به" روش آموزی" بیش از"دانش آموزی" و به" اندیشه پروری" بیش از" اندیشه آموزی"نیازمندند .

107 -تربیت ، پیش از آن که علم باشد هنر است . هنری که پیش از آن که در پی اصلاح و تغییر باشد باید در پی درک قابلیت های متربی و تأیید خصوصیات منحصر به فرد او باشد .

108 -در فرایند پدیدآیی ناهنجارهای رفتاری کودک ، بیش از آن که کودک را درمان کنیم باید عوامل و شرایطی که این ناهنجاری ها را پدید آورده است تغییر دهیم . ناهنجاری رفتار کودک ، اعتراض هنجار و واکنش سالم او نسبت به محیط ناهنجار و شرایط ناسالم است .

109 -انسان ، جمله ای است که نخستین واژه اش ، که حکم فاعل را نیز دارد ، کودک است . نشاندن شایسته این واژه در صدر جمله و در جایگاه اصلی و بنیادی آن نشان از پایه گذاری درست تربیت دارد ، چرا که گفته اند :" کودک ، پدر بزرگسال است".

110 -یکی از هنرهای  اصلی در تربیت کودک ، انتقال مهارت خویشتن داری به اوست تا او بتواند در میانهیبحران ها ، بی ثباتی ها و ناملایمات زندگی ، یکپارچگی ، ثبات و تعادل خویش را حفظ نماید .

111 -هیچ رفتاری ، ناعادلانه تر از این نیست که نسبت به کودکانی که دارای استعدادهای نابرابر هستند ، انتظارهایی یکسان داشته باشیم. تنها جایی که نابرابری عین عدالت است این است که با کودکانی که استعدادهای متفاوت دارند برخوردی متفاوت داشته باشیم .

112 -کودکان نباید صرفاً برای زمان حال ، بلکه باید برای شرایط بهتردرآیندهینوع انسان و فراتر از" اینجا"و" اکنون" تربیت شوند . محدود کردن دایرهیتربیت و رشد کودک در زمان حال ، ظلمی است که ناخواسته به او تحمیل می شود و مانع توسعه و گسترش شخصیت او می شود .

113 -کودک باید در دوران کودکی به قدر کافی کودکی کند . هر گونه شتاب زدگی کودکانه برای خروج زودرس از این مرحله ، منجر به تعویق و تأخیر در رشد یافتگی و بزرگ منشی او می شود .

114 -تربیت دینی ، به یک معنا ، فراهم کردن امکان تجربه دینی برای افراد است تا آنها با دریافت شهودی و بینش اشراقی به روشنایی دل و زیبایی فکر و تعالی حس دست یابند . از این رو ، تربیت دینی صرفاً انتقال مطالب دینی و دانش دینی نیست، فراتر و عمیق تر از آن امکان کشف و تقویت حس دینی است .

115 -ناکامی کودک به اندازه و به تناسب ظرفیت تحمل او ، نه تنها از رشد و تعالی او نمی کاهد بلکه موجب پرورش و تقویت اراده و پشتکار او نیز می شود . ناکامی به یک معنا فرد را قادر می سازد تا امکانات بالقوه خویش را کشف کند . بدون ناکامی هیچ دلیل و بهانه ای برای به حرکت در آوردن منابع و توانایی های درونی وجود ندارد . در چنین شرایطی ، فشارِ وارده نه فشار ، بلکه گام برداشتن در جادهیفضیلت ، استقلال و حرکت در مسیر فطرت،تعبیر و تأویل خواهد شد .

116 -امنیت روانی در شرایطی درونی و پایدار می شود که کودک توان و امکان آن را بیابد که در برابر ناامنی ها و ناملایمات بیرونی احساس امنیت نماید . در واقع امنیت به یک معنا یعنی ایجاد توانمندی در کودک ، تا او بتواند در برابر ناامنی ها ایمن باشد. پس به جای آن که صرفاً محیط فیزیکی و شرایط بیرونی را برای کودک ایمن کنیم ؛ بیش و پیش از آن در پرورش محیط روانی و شرایط درونی او برای سازگاری با ناامنی ها بکوشیم ، در چنین صورتی است که کودک آمادگی روانی خواهد داشت تا ورودی مطمئن به مراحل دشوار زندگی داشته باشد .

117 -محبت ، نیروی بالقوه ای است که مستلزم قبول داشتن خود و دیگران است ، یعنی خود را آن گونه که هستیم و دیگری را نیز همان گونه که هست ، بپذیریم ، زیرا محبت به یک معنا، یعنی محترم شمردن تفاوت های فردی و دوست داشتن و پذیرفتن افراد همان گونه که هستند!

118 -کودکانِ عصر ما به تدریج از" نعمت" حیرت محروم می شوند . حیرتِ نگریستن ، حیرتِ شنیدن ، حیرتِ تفکر ، حیرتِ کشف . آنها صرفاً مصرف کننده تولید دانش دیگران هستند بدون آن که خود در کشف و ابداع آنها سهیم باشند .

119 -تربیت کودک ، یکی از قدیمی ترین" هنرها" و جدیدترین" دانش" هاست . ترکیب این هنر سنتی با دانش مدرن،مهارتی ظریف را می طلبد .

120 -گاهی مشاهده می شود که پدران و مادران ، خواسته یا ناخواسته ، به علت عدم ارضای نیازها و خواسته های دوران کودکی خود ، در صدد برون ریزی ناکامی های خود برمی آیند ؛ بدین معنی که پدر و مادر می خواهند فرزند خود را وادار به آن چیزی کنند که خود دوست داشتند بشوند اما نشدند ! این یعنی نوعی سوء استفاده از کودک و استثمار روانی او و ملعبه قرار دادن فرزند در جهت تحقق خواسته های سرکوب شده خود !

121 -تربیت کودک ، باید حول دو محور متفاوت و در عین حال وحدت یافته شکل گیرد . یکی سهل گیری و واگذاری و دیگری سخت گیری و کنترل ضمن رعایت حد اعتدال.در این دو شیوه متضاد، رمز بزرگ و هنر ظریف،تربیت متعادل برای پرورش شخصیت متعالی کودک است .

122 -میان قدرت و اقتدار والدین تفاوتی باریک و نامرئی وجود دارد . اقتدار ، قدرتی است که منشأ آن امنیت و اعتماد و استحکام است حال آن که قدرت پدیده ای است که برای تحکم و تهدید و تحمیل به کار می رود . بنابراین تفاوت والدین مقتدر و والدین قدرتمند در این است که از قدرت خود به چه شیوه ای و به چه منظوری و در چه شرایطی استفاده می کنند . در اقتدار متعادل ، اطاعت مطبوع حاصل می شود و در قدرت استبدادی ، اطاعت منفور پدید می آید.

123 -تربیت جنسی کودک باید به گونه ای باشد که او فرآیند درون فهمی نقش جنسی خود را در ابعاد فردی و اجتماعی از طریق نقش والدین کسب کند.زیرا نگرش کودک به جنسیت خود رابطه مستقیم با نگرش والدین نسبت به جنسیت خود دارد .

124 -تمایز نقش جنسیتی معمولاً بلافاصله بعد از تولد شروع می شود . یعنی از زمانی که برای کودک نام انتخاب می شود ، پس از آن مجموعه رفتارها ، نگرش ها و آموزش ها و انتظارهایی که از طرف والدین و اطرافیان نسبت به مفهوم دختر و پسر بودن به کودک می شود نقش مهمی در تربیت جنسی کودک دارد .

125 -بسیاری از مشکلات و ناهنجاری های رفتاری و تحصیلی کودکان که برخاسته از شرایط سنی و بحران های دوران رشد و تحول است حتی اگر تحت هیچ گونه درمان و برخورد تربیتی و مشاوره ای قرار نگیرد به سوی بهبودی یا بهتر شدن پیش می روند . خطر دستکاری و درمانگری ناقص و نا بجا بسیار زیان بارتر از واگذاری و رها کردن مشکل به حال خود می باشد .

126 -آنچه ما آن را علم روان شناسی و روش های تربیتی می نامیم بیش از آن که بیان کننده اصول ثابت و راه حل های معین باشد موضوعی است که به طور پیوسته و به تناسب زمان و مکان و به حسب تفاوت های فردی در حال تغییر و تبدیل است . اتکاء مطلق به داده های ناپایدار و رو به تحول ، ما را به جهلی از جنس پیچیده تر و پنهان تر می کشاند که خروج از آن بسیار دشوار است .


ارسال شده در توسط موسی مباشری

تربیت جنسی کودکان ونوجوانان
بازی آموزشی دبستان
راههایی برای افزایش بهره هوشی کودکان
سئوالات زمان خواستگاری
کتب مجانی
روش های علاقمند کردن فرزندان بایکدیگر
ناسزاگویی ‌کودکان
روانشناسی رشد کودکی
دزدی در کودکان
چگونه با کودکان حرف بزنیم ؟
چپ دستی یا راست دستی
تربیتی برای همه فصول
بیش فعالی
چگونگی ارتباط با بچه ها
پیوندهای عاطفی بین کودک و والدین
به بچه ها التماس نکنید !
توجه خنثی
دروغگویی کودکان
نکته ها و توصیه های تربیتی کودکان
آموزش نظم و انظباط
مسئولیت پذیرى
سرگرم کردن کودکان
اعمال نکات تربیتی
ترس های کودکان
نقش مادر در اجتماعی شدن فرزندان
قوانین طلایی زندگی
راههای تقویت و بهبود روابط میان همسران
راههای ارتقای زبان جسمانی
ده خطای همسران
نشانه های یک رابطه ی موفق زناشویی
رفتار وعادات خوب زنان
راههای ایجاد اختلاف بین همسران
ده نکته اساسی برای مردان
اصول ایجاد شادی در زندگی توسط زنان
بایگانی
افت تحصیلی و مردودی
چگونه هوش کودکان را تقویت کنیم ؟
بزرگان دین و تربیت فرزند
چگونگی گفتگو با فرزندان
10 روش برای افزایش رضایت از زندگی
چگونه پدر خوبی باشم ؟1
تشویق فرزندان به انجام تکالیف درسی
مواظب باشید اینا رو به بچه ها نگنید !
جوانانی سالم تحویل جامعه بدهیم
انواع خانواده در تربیت فرزندان
نحوه برخورد با طردشدگی از طرف والدین
مطالبی درباره ناتوانی در یادگیری
ساده ترین راه های درمان و کاهش افسردگی
قدردانی
مهارتهای زندگی
چگونه مذاکره کننده بهتری باشیم
ارتقاء سلامت روان زنان
مادران شاغل و ارتباط با فرزندان
استرس در دانش آموزان
قدرت تأثیر سخنان مثبت
پرخاشگری و نافرمانی فرزندان
چگونگی انتقاد از نوجوانان
َتربیت مشترک – در واقع چه می باشد ؟
فوت و فن های شوهرداری
راهنمایی در ازدواج
روش کنترل استرس
20نکته جالب
سلامتی در 8 حرکت
روش مسئولیت پذیری فرزندان
10 راه کنترل خشم
ده نکته مهم در روش تربیت اخلاقی
مهارت های همسر داری
زبان زنان و مردها
بهترین باشیم
هفته پیوند اولیا و مربیان
فواید ازدواج
بهداشت دهان ودندان
استرس وراههای مقابله با آن
تربیت فرزندان
مهارتهای زندگی
شب ادراری ودرمان آن
چگونه مذاکرهکننده بهتری باشیم
چگونه انتقاد کنیم تا نتیجه بگیریم
اهمال کاری و راههای غلبه بر آن
انواع شخصیت ها در ارتباطات
مهارت های زندگی
مهارتهای زندگی در آیات وروایات
بهداشت روانی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن