سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 روانشناسی رشد کودکی

  تعریف رشد و تحول درروانشناسی رشد-اصول رشد(1)(2)(3)

روانشناسی رشد عبارت است از مطالعه پدیداری تحول و سرانجام فرایندهای روانی در انسان. هدف روانشناسی رشد این است که تغییرات متفاوت را در موجودات زنده مطالعه نماید ف تواناییهای مختلف را بررسی کرده ، چگونگی تحول تواناییها را در نظر بگیرد ، علل تحول ، انواع تحول را در مراحل مختلف بررسی نماید . به عبارت دیگر روانشناسی رشد در صدد است که تحول تواناییهای مختلف و سرانجام پدیده های روانی را مورد بررسی قرار دهد .
تمایز روانشناسی رشد با روانشناسی کودک در این است که روانشناسی کودک ضرفاً به فرایندهای روانشناختی در مقطع کودکی ، از اتعقاد نطفه تا 12 سالگی ، توجه می کند . در حالی که روانشناسی رشد علاوه بر کودکی ، نوجوانی ، بزرگسالی ، پیری و حتی مرگ را نیز مطالعه می نماید.
به عبارت دیگر ، گسترده روانشناسی تحولی بسیار وسیع بوده و تمام عمر انسان را تحت پوشش قرار می دهد. در حالی که روانشناسی کودک فقط به وهله کودکی می پردازد .
با توجه به یافته های روانشناسی رشد ، همه کسانی که با رشد کودک و نوجوان سر و کار دارند می بایستی واجد نگرش تحولی باشند . نگرشی که موجب می گردد تا برخورد اولیاء و مربیان با کودک متناسب با سن و ویژگیهای روانشناختی وی باشد .
مثلاً توانایی درک عدد در سنین دبستان شکل شکل می گیرد و در این سن کودک مفهوم عدد را درک می کند . یعنی با استقرار این مفهوم ، کودک قادر به فهم مفهوم عدد خواهد بود و می تواند مسائل پیچیده ریاضی و جبر را به مرور حل کند . بنابراین در دوره پیش دبستانی آموزش عدد بی فایده بوده و تنها به صورت طوطی وار صورت می پذیرد .
در دوره دبستان، کودک توانایی فهم عدد و کار کردن با آنرا پیدا می کند . عدد حاصل تواناییهای طبقه بندی و ردیف کردن است که در دوره عملیاتی کودک ساخت آنرا به دست می آورد و از این طریق به تدریج قادر به حل مسائل مختلف می شود . یعنی اگر کودک بتواند طبقه بندی و ردیف کند می تواند عدد را نیز درک نماید .
البته لازم به ذکر است که زمینه درک عدد را می بایستی در کودک فراهم نمود و ابزار کافی در اختیار کودک قرار گیرد . یعنی چنانچه خواستار تسهیل تحول مفهوم عدد در کودک هستیم لازمه اش ایجاد زمینه برای ردیف کردن و طبقه بندی برای کودک است . کودک پس از درک مفهوم عدد ، می تواند مسائل پیچیده ریاضی را نیز حل کند .
بنابراین با فراهم کردن ابزار و امکانات کافی برای کودک و داشتن نگرش تحولی ، تحول کودک را سریعتر می کند . باید به اقتضای سن کودک و ویژگیهای مختلف وی با او برخورد شود . بنابراین دانستن ویژگیها و تواناییهای هر سن برای والدین و و مربیان الزامی می باشد . آنها از این طریق می توانند با ارئه آموزش متناسب با سن و تواناییهای خاص کودک ، توانمندیهای وی را تسریع بخشند . و بالعکس در صورتی که امکانات فکری و فرهنگی در اختیار کودک قرار نگیرد، به همان میزان کسب تواناییهای مختلف وی به تأخیر می افتد .
 

  اصول رشد (1)

بر حیات روانی انسان ، اصولی حاکم است که نظریات و رویکردهای مختلف آنها را مشخص نموده اند. این اصول عبارتند از :  

1- اصل تفاوتهای فردی : یعنی در عین حال که الگوی حاکم بر رشد انسان ، الگوی واحدی است و همه از یک مسیر متحلو می شوند و تواناییها و ساختهای شناختی و روانی به دست می آورند اما در رشد باید به تفاوتهای فردی نیز توجه نمود . زیرا تحول از فردی به فرد دیگر متفاوت است و سن اکتساب تواناییها در افراد ، متفاوت است . این اصل در مورد فرهنگها و کشورهای مختلف نیز حاکم است .
2- اصل رشد متعادل : در فرایند رشد متعادل ، انسان در جنبه های مختلف جسمانی ، روانی ، عاطفی ، شناختی و اجتماعی متحول و متعادل می گردد و با افزایش سن ، فرد واجد تواناییهای پیچیده تری می شود .
رشد متعادل یک رشد بهنجار بوده و تمام جوانب را دربر می گیرد . هنگامی رشد به صورت متعادل صورت می گیرد که تمام جنبه های مختلف رشد با هم رشد نمایند و فرایند مطلوبی از رشد حاصل شود. وگرنه چنانچه فردی فقط در یک جنبه مثلاً جسمانی تحول مطلوبی داشته باشد و در سایر جنبه های مثلاً هیجانی و عاطفی تحول نداشته باشد ، دارای رشد نابهنجار است .
3- اصل جهت رشد :
جهت رشد انسان ها مشخص است و در سه جهت می تواند آن را خلاصه نمود :
الف) اصل جهت سری
پایی : یعنی انسانها ابتدا از ناحیه سر رشد می کنند و به تدریج رشد به سمت پاها پیش می رود . البته این اصل رشد بیشتر در حوزه رشد زیستی و فیزیولوژیک صادق است .
ب) جهت مرکزی
پیرامونی : یعنی ابتدا قسمتهای مرکزی هر عضو رشد می کند و سپس به پیرامون گسترش می یابد .
ج) جهت عام به خاص : ویژگیها و تواناییهای انسان ابتدا کلی و عام بوده و به تدریج اختصاصی می شوند . مثلاً در رشد عاطفی ، ابتدا یکسری رفتارهای کلی وجود دارد . مثلاً گریه کودک یک علامت هیجانی است و از گریه های دیگر قابل تشخیص نمی باشد و یک گریه عام است. بتدریج در طی رشد ، گریه ها نیز اختصاصی تر شده و کودک در برابر هر خواسته یا نیاز نوع گریه متفاوتی دارد . مثلاً هنگام دلتنگی ، درد ، گرسنگی گریه های متفاوتی می کند .
بنابراین رشد تابع اصولی می باشد . در عین حال که الگوی یکسانی برای تحول وجود دارد و همه انسانها مراحل یکسانی را در رشد پشت سر می گذارند اما در کیفیت تحول و سن اکتساب تحول ، بین انسانها تفاوتهایی وجود دارد . یک کودک ممکن است مفهوم عدد را در سن 8 سالگی درک کند ، در فرهنگ دیگری به دلایل مختلف ، کودک یمفهوم عدد را زودتر متوجه شود . اما اینکه کودک برای فهم عدد باید از وهله ای گذر کند ربطی به فرهنگ و تفاوتها ندارد .
تفاوتهای فردی در طول عمر باقی می مانند ، اما در تحول از الگوی خاصی پیروی می شود. به عنوان مثال نوع راه رفتن انسانها با هم متفاوت بوده اما همه مسیر ثابتی را برای تحول طی می کنند .
مهم این است که به تمامی جوانب رشد توجه کافی شود نه به یک جنبه خاص زیرا رشد متعادل کود کدر گروی تمامی جنبه های تحولی است. اگر بتوان شخصیت کودک را به صورت هیکل فرض کرد این هیکل باید متناسب باشد و چنانچه سر بزرگ و دستان بسیار کوچکی داشته باشد بسیار نابهنجار بوده و دارای رشد نامتعادلی است .
در رشد همه جانبه و متعادل ، کودک دارای سازش و سازگاریهای مختلف است. انسان موجود چند بعدی است و باید به همه جنبه های وی توجه نمود . بنابراین نقش آموزش در رشد متعادل بسیار با اهمیت است . دست اندرکاران تعلیم و تربیت ، باید آموزش کافی در زمینه روشهای تحولی هر یک از ابعاد انسان را ببینند تا بتوانند رشد بهنجاری را در افراد ایجاد نمایند .
البته برخورد تحولی ، محدود به اولیاء تعلیم و تربیت نمی شود بلکه همه افراطی که با کودکان و نوجوانان سر و کار دارند باید به اقتضای مسائل سنی ، فرهنگی و محیطی با کودک برخورد کنند .
 


ارسال شده در توسط موسی مباشری

 

  اصول رشد (2)

در جلسه قبل ، اصل جهت رشد از اصول تحول و رشد را بیان کردیم و گفتیم که جهت رشد در سه بعد مطرح می شود : سری پایی ، مرکزی پیرامونی ، عام به خاص .
با افزایش سن و پیچیده تر شدن تواناییهای فرد ، رفتار اختصاصی تر می شود . به عبارت دیگر، رفتارهای انسان از عام و کلی به سوی رفتارهای خاص و اختصاصی می رود .
به عنوان مثال هنگامی که کودک 8 ماهه ای می خندد ، به همه افراد لبخند می زند ، اما به تدریج با افزایش سن ، تنها به مادر لبخند می زند . در این مثال ، لبخند کودک به همه افراد، نشانه عام بودن و لبخند به مادر نشانه خاص بودن رفتار است .
به تدریج با افزایش سن تنها به مادر لبخند نمی زند و نیز با گذشت زمان ، به مادر به شکل خاصی لبخند می زند . یا در سن جوانی در جایی می خواهد بخندد اما از این امر خودداری می کند ، یعنی کمیت لبخند متفاوت می شود و از عام به خاص می رود .
 

 

  اصل سرعت رشد

بر طبق اصل رشدی ، توانایی مختلف انسان در مراحل مختلف تحول ، با یک سرعت متحول نمی شوند . مثلاً سرعت تحول اجتماعی در دوره کودکی کندتر از جوانی است .
البته در یک سن خاص نیز ، جنبه های متفاوت تحول به یک میزان رشد نمی یابند . بلکه در وهله های مختلف سرعت متفاوتی دارند .
 

 

  اصل تداوم و پیوستگی

تحول انسان مداوم و پیوسته است و هیچگاه متوقف نمی شود . البته ممکن است به ظاهر در ذهن این چنین تصور شود که تحول صرفاً در وهله کودکی ، نوجوانی و جوانی صورت می گیرد و بعداً تحولی وجود ندارد ، اما تا زمانی که انسان در قید حیات است شاهد تحول او می باشیم . هر چند که بر اساس اصل قبلی ، تحول در دوره پیری کندتر از سایر مراحل است، اما در آنجا هم ممکن است تحولاتی در فرد رخ بدهد که سرعتشان در آن دوره ، بالاتر است.
بنابراین ، انسان در جهت عام به خاص ، با سرعت متفاوتی رشد می کند و رشد پیوسته و مداوم بوده و هیچگاه متوقف نمی شود .
جنبه هایی که به صورت عشق و نفرت و محبت در انسان وجود دارد جنبه های عاطفی هستند . بروز جنبه های عاطفی ، هیجان نام دارد .
لازم به ذکر است که اصول ذکر شده در همه ابعاد جسمی ، عاطفی ، حرکتی ، روانی و اجتماعی صورت می گیرند نه فقط در یک جنبه از رشد .
مثلاً کودک یک ماهه برای داشتن شیء از روی زمین ، ابتدا کل ارگانیزم خود را به طرف آن شیء متمرکز می کند و با افزایش سن حدود 5/4 ماهگی می تواند آن شیء را با دو دست خود بردارد یا با پاهای خود چیزی را پس می زند .
والدین و مربیان با درک اصول رشد می توانند با کودک برخورد تحولی مناسبی داشته باشند و توقعات خود را متناسب با جنبه های رشدی فرد مشخص کنند .
 

 

  اصول رشد (3)

در این جلسه دو اصل جنسیت و تدریجی بودن تحول را توضیح می دهیم و بدین ترتیب اصول حاکم بر حیات روانی انسان پایان می یابد .  

 

  اصل جنسیت

جنسیت می تواند در برخی از جنبه ها یا انواع تحول تأثیر بگذارد ، سرعت رشد را متحول کند یا نوع تحول را متفاوت کند . البته اصل جنسیت در انواع تحول دخالت زیادی ندراد. مثلاً در تحلو شناختی، تأثیر بسیاری دارد . به عنوان مثال بلوغ دختران و پسران متفاوت است، نع بلوغ، چگونگی و سن آن در دو جنس متفاوت می باشد .
در جنبه های شناختی ، هر چند توالی مراحل رشد یکسان است اما سن اکتساب دختر و پسران متفاوت بوده و این اصل را تحت عنوان اصل جنسیت می شناسند .
سرعت رشد در دختران بیشتر است . دختران معمولاً زود صحبت می کنند ، راه می افتند، به بلوغ می رسند و ... البته این امر از فردی به فرد دیگر ، از اقلیمی به اقلیم دیگر متفاوت است . جنسیت در رشد جسمانی تأثیر بسیاری دارد . اوج این تفاوت در دوران بلوغ است . سن اکتساب و نوع بلوغ دختر و پسر متفاوت است .
شکل فعالیت دختر و پسر متفاوت است و تغییرات حاصل شده ، تغییرات روانی و عاطفی است . تغییرات بلوغ در ابتدا ، تغییرات فیزیولوژیک است و منجربه یکسری تغییرات عاطفی و هیجانی می شود و این تغییرات در دختر و پسر متفاوت می باشند .
البته از نظر شناختی تفاوت زیادی بین دختر و پسر وجود ندارد و به همین دلیل هر دو می توانند در یک کلاس تحت آموزش قرار گیرند . هر چند در برخی از جنبه های شناختی از قبیل تجسمی ممکن است بین دختر و پسر تفاوتهایی دیده شود .
بنابراین والدین و مربیان باید توجه زیادی به این اصل داشته باشند . به منظور رسیدن کودک به رشد متعادل ، نیاز به هماهنگی والدین است . پدر و مادر باید هر دو به یک جنبه از رشد توجه کنند ، زیرا ناهماهنگی آنها ، مشکلاتی را در کودک و تحول او ایجاد می کند . اگر مادری یکی از اصول رشد را رعایت نماید ، اما از جانب پدر توجهی به آن نشود خسارات جبران ناپذیری به کودک وارد می شود .
 

 

  اصل تدریجی بودن رشد

رشد و تحول ، تدریجی بوده و در یک زمان طولانی شکلی می گیرد . به عبارت دیگر ، طیف وسیعی وجود دارد که ابتدا و انتهای عمر را با توجه به سرعتهای متفاوت ، نشان می دهد . توانایی خاصی در یک مرحله تهیه شده و در مراحل بعدی به استقرار می رسد .
تواناییهای ذهنی و روانی و ... به شکل ناگهانی و آنی به وجود نمی آیند بلکه تدریجی شکل می گیرند .
این اصل در برخوردهای تربیتی والدین باید مورد توجه قرار گیرد . والدین باید بدانند که به دست آوردن تواناییها در کودک نیاز به زمان دارد و در رشد نباید تعجیل نمود.
چنانچه یک مربی ، بخواهد حالت جدیدی را در کودک یا نوجوان خیلی سریع تغییر دهد، نشاندهنده این امر است که وی دارای نگرش تحولی نبوده و این امر سبب ایجاد فشار به وی خواهد شد و مشکلات جدی هیجانی و عاطفی در او به وجود می آورد .
فردی که از این اصل رشدی آگاهی ندارد ، احساس می کند که با یک آموزش کوتاه مدت می توان همه چیز با به کودک یاد داد . مثلاً عدد را در کودک 4 ساله ایجاد کرد. در حالی که مربیان باید بدانند که مفهومی مثل عدد به زمان طولانی برای استقرار نیاز دارد.
باید به کودک فرصت کافی داده شود تا با استفاده از رشد داخلی و امکانات فرهنگی و آموزشی ، تحول خود را به طور تدریجی پیدا کند .
بنابراین به منظور ایجاد مفاهیم و تواناییهای شناختی ، عاطفی ، هیجانی و ... باید تحمل داشت ، زمینه های لازم را ایجاد کرد تا هماهنگی ایجاد شود و در زمان مناسب ، تواناییها حاصل شوند .
عاملی که موجب تدریجی بودن رشد می شود عبارتند از :
 

 

  رشد داخلی

هیچ یک از خصایص جسمی و روانی انسان به طور ناگهانی رشد نمی کند بلکه به تدریج شکل می گیرد و همه آنها محصول رشد پیش از تولد هستند . هر کس بر اساس رشد داخلی قادر به انجام اعمالی می شود ، یعنی ابتدا باید از نظر رسش به سطح خاصی برسد تا توانایی خاصی را نشان دهد. در غیر این صورت آموزش بدون توجه به رشد داخلی تداوم ندارد.
بنابراین باید نگرش تحولی داشت و در تربیت و تعامل کودک عجله ای نداشت. برخی از تواناییهای شناختی، عاطفی ، اجتماعی و جسمانی در یک روند طولانی شکل می گیرند و به عنوان یک اصل برای ما پذیرفته شده است . بنابراین باید زمینه های لازم را برای کودک متناسب با سطح رشدی وی فراهم کنیم تا کودک بتواند واحد تواناییهای متفاوتی شود و ساختهای ذهنی و روانی را به دست آورد .
بنابراین والدین باید بدانند که تحول تدریجی است و به اقتضای مسائل روحی و میزان تحول، با کودک برخورد کنند .
 


ارسال شده در توسط موسی مباشری

تربیت جنسی کودکان ونوجوانان
بازی آموزشی دبستان
راههایی برای افزایش بهره هوشی کودکان
سئوالات زمان خواستگاری
کتب مجانی
روش های علاقمند کردن فرزندان بایکدیگر
ناسزاگویی ‌کودکان
روانشناسی رشد کودکی
دزدی در کودکان
چگونه با کودکان حرف بزنیم ؟
چپ دستی یا راست دستی
تربیتی برای همه فصول
بیش فعالی
چگونگی ارتباط با بچه ها
پیوندهای عاطفی بین کودک و والدین
به بچه ها التماس نکنید !
توجه خنثی
دروغگویی کودکان
نکته ها و توصیه های تربیتی کودکان
آموزش نظم و انظباط
مسئولیت پذیرى
سرگرم کردن کودکان
اعمال نکات تربیتی
ترس های کودکان
نقش مادر در اجتماعی شدن فرزندان
قوانین طلایی زندگی
راههای تقویت و بهبود روابط میان همسران
راههای ارتقای زبان جسمانی
ده خطای همسران
نشانه های یک رابطه ی موفق زناشویی
رفتار وعادات خوب زنان
راههای ایجاد اختلاف بین همسران
ده نکته اساسی برای مردان
اصول ایجاد شادی در زندگی توسط زنان
بایگانی
افت تحصیلی و مردودی
چگونه هوش کودکان را تقویت کنیم ؟
بزرگان دین و تربیت فرزند
چگونگی گفتگو با فرزندان
10 روش برای افزایش رضایت از زندگی
چگونه پدر خوبی باشم ؟1
تشویق فرزندان به انجام تکالیف درسی
مواظب باشید اینا رو به بچه ها نگنید !
جوانانی سالم تحویل جامعه بدهیم
انواع خانواده در تربیت فرزندان
نحوه برخورد با طردشدگی از طرف والدین
مطالبی درباره ناتوانی در یادگیری
ساده ترین راه های درمان و کاهش افسردگی
قدردانی
مهارتهای زندگی
چگونه مذاکره کننده بهتری باشیم
ارتقاء سلامت روان زنان
مادران شاغل و ارتباط با فرزندان
استرس در دانش آموزان
قدرت تأثیر سخنان مثبت
پرخاشگری و نافرمانی فرزندان
چگونگی انتقاد از نوجوانان
َتربیت مشترک – در واقع چه می باشد ؟
فوت و فن های شوهرداری
راهنمایی در ازدواج
روش کنترل استرس
20نکته جالب
سلامتی در 8 حرکت
روش مسئولیت پذیری فرزندان
10 راه کنترل خشم
ده نکته مهم در روش تربیت اخلاقی
مهارت های همسر داری
زبان زنان و مردها
بهترین باشیم
هفته پیوند اولیا و مربیان
فواید ازدواج
بهداشت دهان ودندان
استرس وراههای مقابله با آن
تربیت فرزندان
مهارتهای زندگی
شب ادراری ودرمان آن
چگونه مذاکرهکننده بهتری باشیم
چگونه انتقاد کنیم تا نتیجه بگیریم
اهمال کاری و راههای غلبه بر آن
انواع شخصیت ها در ارتباطات
مهارت های زندگی
مهارتهای زندگی در آیات وروایات
بهداشت روانی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن