تربیت سالم کودکان
مباحث نوین روان شناسی بر ضرورت تربیت سالم کودکان در سال های طفولیت نخستین تاکید نموده است ، چرا که پایه های شخصیت آنان در سال های نخستین عمرشان ، پی ریزی می شود و هم چنان در شخصیت آینده ی آن ها و فعالیتشان موثر است .
این تاثیر مهم در روان کودکان ، از خانه و خانواده ، نشات می گیرد و در تمام زوایای رشد کودک مشاهده می گردد به ویژه اثر آن را می توان در ناحیه ی انفعالی و اجتماعی او مشاهده کرد . بنابراین ، مسئولیت خانواده ، بسیار مهم و خطیر خواهد بود .2
ضروری است که فرزندانمان را از خردسالی بر رفتار و کردارهای خوب از جمله راستگویی، دوستی با دیگران ، وفاداری و دیگر صفات متعالی که بشریت با آن ها شکوفا و سعادتمند می گردد ، رشد دهیم .
در مباحث روان شناسی ، تاکید شده است که وجدان و ضمیر شخص و شیوه ی زندگی او و اندیشه اش درباره ی خودش و تمام عادات او ، در کودکی ، پی ریزی شده است .
می فرماید : «قلب خردسال و جوان همچون زمین خالی است ، هر بذری در آن پاشیده می شود ، می پذیرد . بنابراین ، من در تعلیم و ادب تو پیش از آن که قلبت سخت شود و عقل و فکرت به امور دیگر مشغول گردد، مبادرت ورزیدم.»3
فروید نیز رفتار و شکل شخصیت بزرگسالان را به زمان کودکی نسختین او ارجاع داده و مرتبط دانسته است .4 بنابراین مسئولیت بزرگی به عهده ی والدین است که کودکان خود را در سنین پائین عمرشان ، تربیتی سالم و صحیح ، بنمایند . همچنین لازم است بر آنها که عادات و کردارهای نیکو . اخلاق کریم را در فرزندان خود رشد دهند تا بتوان شخصیت آینده ی آنان را ساخت .
تربیت انحرافی کودک :
خطرناک ترین چیزی که کودک از پدر و مادر خود به دست می آورد ، تربیت انحرافی است ، چرا که باعث می شود اوزیان ببیند و او را به سوی انحراف و گرایش به انجام دادن جنایت و تجاوز به حقوق دیگران ، سوق می دهد. روان شناسان ، ریشه و علل پیدایش اضطراب ها را بررسی نموده ، مشاهده کردند که علل و عوامل آنها به کودکی نخستین و اولیه ، یعنی در سنین پنج تا شش سالگی که آنها در کنار خانواده ی خود می گذرانند و قبل از رفتن به مدرسه ، باز می گردد . بنابراین علائم و صفاتی که یک فرد عصبی و منحرف ، دارا می باشد ، چیزی جز اقتدار و استمرار صفاتی که در سنین خردسالی اولیه در او به وجود آمده باشد ،نیست .
اگر بخواهیم به خوبی و به طور صحیح از سلامتی افراد بزرگ آگاه شویم ، الزاماً باید از وضع و حال آنان در زمان کودکی نخستین آنها مطلع گردیم ، چرا که آگاهی از وضع حاضر ممکن نیست ، مگر این که در پرتو وضع گذشته آن را جست و جو کرد .5
شیوه های تربیت سالم :
اما شیوه های تربیت صحیح و سالمی که پدران و مادران باید در پرتو آنها ، کودکان خود را رشد و تربیت دهند ، عبارتند از :
1 . دور ی از قساوت و خشونت : روان شناسان بر ضرورت دوری کردن از قساوت و زور در تربیت کودکان ، تاکید کرده اند ، زیرا که برای آنان زیان های بسیاری در برخواهد داشت .
سنگدلی والدین ،باعث می گردد تا در آسایش اجتماعی کودک ، تاثیر کند و موجب می شود تا او ، والدین خود را منشا شکنجه و درد مشاهده نماید و همین امر باعث می شود تا اعتماد او به خود و دیگران کاهش یابد .6
«دکتر فاخر» می گوید : « سنگدلی و خشونت ، کودک را از عاطفه و محبت که حق طبیعی او به شمار می آید ، محروم می سازد و به طور طبیعی ، انسان ، فطرتاً نیازمند محبت و عاطفه ،آفریده شده است . بنابراین ، هر کس نتواند این دو نیاز را به دست آورد ، احساس کمبود خواهد کرد و دو چیز را از دست خواهد داد :
1 . تعادل و توازن عقل
2 . آرامش عاطفی
آمار به دست آمده ، نشان دهنده ی شمار زیادی از مجرمین است که عاقبت آنان به طفولیتشان باز می گردد زیرا در خانواده هایی پرورش یافته اند که قساوت و خشونت ، به عنوان یک قانون در آنجا حاکم بوده و تنها از وسیله ی زدن و آزار ، در تربیت ، استفاده می شده است .»7
تو سری زدن و سرکوب ، راه صحیح تربیت نیست ، زیرا که این روش باعث ایجاد نگرانی ، که یکی از بدترین انواع ستیز نفس و روان است – در کودک می گردد .
2 . اجتناب از نرمی بیش از حد : همان طور که خشونت در تربیت کودک یک عامل منفی است ، نرم خویی افراطی بعضی از والدین در تربیت فرزندان نیز خطری کمتر از خشونت ندارد . زیرا کودک چون دیگران ، نیاز به کسی دارد که راه راست و درست را از طریق نادرست به او نشان داده و تبیین نماید . بنابراین بایستی اگر کودک کار نیکی انجام دهد ، او را ستایش کرده و اگر کار زشت و خلافی انجام دهد ، او را سرزنش و توبیخ نمود . اما نرم خویی بیش از حد و چشم پوشی از اشتباهات و گناهان کودک ، باعث می شود تا بر ارتکاب گناه و کارهای زشت ، عادت کند و در پستی و رذائل اخلاقی فرو رود .
3 . عادت دادن به رفتار نیک : بر والدین لازم است که در روح کودکان خود ، عادات و صفات نیکو که در یک شخصیت سالم و نیرومند وجود دارد را پرورش دهند . از میان این عادات و صفات ، می توان به موارد زیر اشاره کرد :
الف : دوری کردن از بی باکی
ب : دور کردن از غرور
ج : دور کردن از بی ارادگی
د : پایداری در مقابل بحران ها و گرفتاری ها
هـ : پیروز شدن بر کشمکش ها ی روحی و روانی و حل کردن مشکلات زندگی او به طور مثبت و صحیح که بر اساس تفکر و منطق صحیح باشد .
پرورش صفات و عادات نیک و اخلاق کریم در روح کودک ، در آینده ای نزدیک برای او ، شخصیتی متکامل و ارزشمند را محقق می سازد که در آن هیچ گونه انحرافی مشاهده نخواهد شد .
4 . پرورش روح دینداری در کودک : والدین باید در فرزندان خود ،روح دینداری ، ایجاد و پرورش نمایند ، چرا که دین و مذهب در آینده ، آنان را از سقوط در جهنم رذائل و پستی ها ، حفظ می کند .
مسلح شدن کودک به مذهب ، برای او راه عملی زندگی را ترسیم می نماید . مذهب است که او را از ذلت بندگی غیر خدا، آزاد می کند و از جرائم اجتماعی همچون تجاوز به حقوق دیگران و ... باز می دارد . مذهب ، منبع اصیل فضایل روحی و معیار صحیح جهت تشکیل شخصیت بلند انسانی می باشد . جامعه شناسان عنوان کرده اند که هیچ پایگاهی برای رفتار و شخصیت اخلاقی ، بدون دین و مذهب ، باقی نمی ماند .
معیارهای مذهبی ، به اوضاع اجتماعی ، به طور مستقیم و غیر مستقیم عنایت و توجه زیادی می کند بنابراین پایگاه شخصیتی که از عقیده ی مذهبی و دینی تغذیه می شود ، قهراً حکایت از این منش و شخصیت دارد و موضعی که یک فرد مذهبی درمقابل هر حقیقتی که بیرون از چارچوب زندگی انسانی ومسائل آن ، می گیرد،برای برقراری روابط اجتماعی،کوشش دارد و نیز هدف های زندگی انسانی با اراده ی اعمال شده ی نیروهای فوق بشری ، ارتباط می یابد .8
تربیت اسلامی ، توجه خاصی به تهذیل وجدان و بالابردن سطح فکری و اجتماعی فرد دارد و او را به سوی کارهای خیرو همدلی با مردم و رفع زیان های آنان ، سوق می دهد .
پرورش دینی ، انسان را از آلودگی به میکروب های فساد حفظ می کند و او را به عنوان شخصیتی مورد اعتماد و الگویی نیکو برای دیگران قرار می دهد .
5 . تغذیه ی عاطفی و محبت : بر والدین لازم است که کودکان خود را در کانونی گرم و پر از محبت و دلسوزی بدون افراط ، پرورش دهند . کودکی که محبت و عاطفه ی والدین خود را از دست بدهد ، دچار عقده های خطرناک روانی می شود که از آن جمله می توان به دزدی،دروغ،سنگدلی ،خشونت ، شرارت، حمله به دیگران و ... اشاره کرد . بر پدر و مادر است تا از اعمال «خشونت » و در تربیت کودکان خود ، اجتناب نمایند و آنان را از محبت و عاطفه ، سیراب سازند . ولالیری می گوید :«بیزاری والدین در نظر کودک ، می تواند همواره او را از بهره بری زندگی بازدارد و این با نابودکردن احساس او به امنیت و اعتماد به نفس خود در زندگی می باشد.»9
مباحث روان شناسی ثابت کرده است که مهمترین عوامل نگرانی و اضطراب ، به عدم وجود عاطفه در خانواده ، احساس محرومیت از محبت و عاطفه در کودک و این که او یک موجودی زائد و ضعیف است که در میان جهانی پر از دشمن زندگی می کند ، باز می گردد . 10 والدین باید در تربیت کودک خود ، از پدیده های زیر اجتناب نمایند زیرا این گونه برخوردها با کودک ، باعث می شود او دچار عقده های خطرناک روانی شده و به سوی انحراف و ارتکاب اعمال زشت و یا حتی جنایت کشانده شود و این موضوع برای جامعه بسیار خطرناک است .
بعضی از این رفتارها عبارتند از :
1. رفتار با خشونت و سنگدلی بیش از حد ؛
2. استفاده از تنبیه بدنی ؛
3. به طور دائم از او ایراد گرفتن و بر ملا کردن عیب های او در برابر دیگران ؛
4. نسبت به او بی اهمیت بودن و او را در معرض اتهام قرار دادن ؛
5. او را به نیکی یاد نکردن ؛
6. او را در برابر دیگر برادران و خواهرانش بی ارزش جلوه دادن ؛
7. ابراز تعجب والدین در صورتی که برخی از آنها به خوبی یاد کنند . 11
6 . به وجود آوردن روحیه ی استقلال در کودک : کودک را بایستی مستقل تربیت کنند تا کارها و اموری که مربوط به شخص خودش است را به صورت مستقل انجام دهد .
روان شناسان می گویند :«فردی که دارای شخصیت و اراده ی ضعیف می باشد . شخصیتی مستقل نداشته و در کودکی وادار نشده است تا خودش به دست خود کارهایش را انجام داده و مشکلاتش را حل کند .»
7 . عدالت میان فرزندان : اسلام بر رعایت مساوات و عدالت میان فرزندان ، تاکید فراوانی نموده و آن را عنصری مهم از عناصر تربیت موفق دانسته است . بنابراین والدین ، نباید برخی از فرزندان خود را بر برخی دیگر ترجیح و امتیاز دهند ، چرا که این موضوع منجر به شیوع بیزاری و دشمنی میان آنان می شود.
راویان حدیث می گویند : رسول خدا(ص) به مردی نگاه می کرد که دو فرزند داشت . او یکی از آنان را بوسید و دیگری را نبوسید . رسول خدا (ص) با خشم به آن مرد فرمود : : میان آنان به مساوات رفتار نکردی .» مباحث روان شناسی به خوبی ثابت کرده اند که عدم رعایت عدالت میان فرزندان ، احساس نگرانی را در درون کودک بر می انگیزاند و بصیرتی که باعث می شود تا راه زندگی را با آرامش و راحتی ، طی کند ، کاهش می یابد . طبعاً آدمی که نگران و مضطرب است ، همواره احساس پوچی و شکنجه های روحی و روانی می کند .12
8 . اجتناب از بد دهنی : بر والدینی که می خواهند فرزندان خود ، در آینده بر ایشان مایه ی افتخار شوند ، باید از بددهنی و ادای گفتارهای زشت و مخالف آداب و معیارهای اخلاقی ، اجتناب و دوری نمایند . زیرا کودک در رفتارش از والدین خود تقلید می کند و آنان را الگو قرار می دهد . بنابراین اگر آنان را پایبند به اخلاق ، ارزش ها و آداب اسلامی نبیند ، همچون والدین خود رفتار خواهد نمود . طبعاً چنین الگوهایی در آینده او را با ناملایمات و دشواری های بزرگ زندگی روبرو خواهند ساخت .
در واقع تربیت فرزندی که از لحاظ روانی در حالت اعتدال قرار داشته باشد و به ارزش ها پایبند باشد . خانواده ای متعادل و روابطی سالم را طلب می کند که با آن ها به لحاظ عاطفی اشباع شده و احساس کرامت کند و به کمک آنها و با اعتماد به نفس که در او رشد یافته به مبارزه با مشکلات بپردازد .
زیر نویس ها :
1 . نظام خانواده در اسلام /ص 149 – ص 158
2 . تربیت و روان شناسی کودکان / ص 99
3 . شرح نهج البلاغه /16/66
4 . امراض روانی و عقلی /ص 74
5. همان /ص 73
6. سلوک انسانی /ص 206
7 . شناخت نفس /ص203
8 . المجمتع /ص136و ص 137
9 . نظام تربیتی در اسلام /ص6- ص8
10 . چگونگی حالات روانی من /ص21وص22
11 . همان /ص22
12. همان /ص22