تعلیم و تربیت باید همیشه آدمی را از مستعدترین جنبه اش تحت تأثیر قرار دهد-51
52-برای کودک ، رشد و تحول باید رهایی دهندهیبی وقفهیاو از وجود دیروز خویش به سوی وجود برتر او باشد
53-کودک چیزی را یاد می گیرد که به آن نیاز دارد ، پس مطالب را بر کانون نیاز کودک همراه سازید
54-کودک ، بسی برتر از آن چیزی است که انجام می دهد ، و بسی عمیق تر از آن چیزی است که بیان می کند
55-هیچ دانش آموزی در جهان صرفاً به کمک آنچه می شنود و به یاری آنچه حفظ می کند، پیشرفت نمی کند،بلکه پیشرفت او بسته به مهارت هایی است که در میدان عمل به دست می آورد
56-بعضی از دانش آموزان از اشتباهات خود بیشتر یاد می گیرند تا از موفقیت هایشان ، پس بگذارید دانش آموزان از اشتباه کردن نهراسند و پیشرفت خود را نه در" خطاگریزی" بلکه در" خطازدایی" بجویند
57-ایجاد انگیزه ، تشنگی ، کنجکاوی ، تعارض ، تحرک زایی، تضاد رشدآور ، موقعیت های مبهم و .... مبنای رشد و کمال و تعادل جویی درکودک است. زیرا لازمهیتعادل جویی متزاید و متعالی آدمی مستلزم بر هم خوردن تعادل های قبلی است
58 -هر فردی به همان اندازه موفق است که می خواهد . خواستن و نیاز به موفقیت را در کودک زیاد کنید . زیرا نیاز به پیشرفت مهمتر از دست یابی به پیشرفت است .
59-انسان با اعتنا به جزئیات بزرگ می شود و نه با اتکا بر کلیات ؛ در رفتارهای جزئی ، پنهان و به ظاهر بی اهمیت خود دقت نمائیم
60-طرح تربیت انسان از درون است و طرح های بیرونی فراهم کننده شرایط بروز و ظهور آن هستند . به عبارت دیگر قوانین تربیت در طبیعت کودک منقوش است ، فقط باید کشف کرد و آشکار ساخت
61-فرق است بین عادت و ملکه ؛ در تربیت ، عادت مانع آگاهی و رشد و ملکه عامل پایداری و ثبات و تداوم خصائص اخلاقی است . در ملکه شدن استمرار نیت وجود دارد ولی در عادتِ صرف ، تکرار افعال و اعمال مکانیکی و قالبی وجود دارد
62-مأموریت انبیا در تربیت آدمی ، ابتدا تذکر دادن است ، یعنی آدمی را به یاد معرفتی که دارد می اندازد .این روش نوعی رهیافت اکتشافی در تربیت درونی است
63-کودک در تربیت باید آزاد باشد اما همراه این آزادی باید ظرفیت کودک را برای درک ضرورت آزادی گسترش داد ، زیرا آزادی نه دادنی است و نه گرفتنی ، بلکه آموختنی است
64- هدف آموزشگاه باید انتقال و تعمیم آموخته ها به محیط خارج از مدرسه باشد مدرسه کانونِ باز تولیدِ زندگی اجتماعی است . در واقع باید آموختن برای زیستن باشد و نه زیستن برای آموختن
اعتبار و اثر بخشی یک روش تربیتی باید به حسب پیامدهای آن ، آزمون خواهد بود -65
66-اگر انتظارات تربیتی بیش از حد توان و استعداد کودک باشد اثر معکوس دارد
لذا محرک ها و توقعات تربیتی را به جا ، متناسب و در حد پذیرش مطرح نمایید هرچیزی که از حد و اندازه خود خارج شود نتیجه ای وارونه به بار خواهد آورد
67-معلمان و مربیان برای هماهنگ کردن روش ها و توصیه های تربیتی خود باید خانواده را از طریق جلسات توجیهی و یا خبرنامه مدرسه مطلع ساخته و از این طریق آنان را از اقدامات روش های خود آگاه سازند
68-در هنگام طرح مسائل دینی با نوجوانان تعصبات شخصی خود را کنترل کنید و در مباحث متقابل ، وقار و آرامش خود را حفظ نمایید . قطعاً در یک فضای آرام و متعادل و به دور از مقاومت و تعصب ، پیام ها نافذتر و دل نشین تر است .
-تجارب مثبت و رفتارهای درستی که در موقعیت های طبیعی و واقعی از کودک سر می زند ، به عنوان69
منابع مهم تربیتی در معرض آنها قرار دهید . مربی باید در شکار فرصت ها و تجربه ها ، هنرمندی هوشیار باشد .
هدف کوشش خود را از انتقال مفاهیم و رفتارهای تربیتی ، گروه همسالان قرار دهید. زیرا یکی از منابع-70 مهم تغییر رفتار ، گروه همسالان و دوستان صمیمی نوجوان است
71 -بسیاری از امور را گوش درمی یابد که هرگز شنیدنی نیستند ، مثل : صدق گفتار ، آهنگ کلام ، لطافت و صراحت سخن و ... پس ، در گفتار خود خلوص و صداقت را همراه سازیم .
72 -اگر کودک را در محیط و شرایط سالم به حال خود بگذاریم بیشتر و بهتر می فهمد و عمیق تر فکر می کند . باید اجازه داد که خود او بگردد ، اشیاء را لمس کند و احساسات خود را بروز دهد . این که بزرگسال در چه زمانی باید خود را کنار بکشد خیلی مهم تر از آن است که در چه زمانی دخالت کند ، بگذارید کودک با خود آغازگری ، خودآموزی و خودرهبری را فرا گیرد.
73 -برای پرورش نیروی خلاقیت کودک ، او را در موقعیت های مبهم قرار دهید تا خود ، آن را کشف کند . زیرا هیچ تجربه ای یافت نمی شود که بیش از لذت کشف به پرورش آدمی کمک کند .
74 -هرگاه چیزی را به کودک بیاموزیم مانع شده ایم تا خود آن را کشف کند.
75 -هرگاه کودک را به اجبار و اکراه و اعمال زور تربیت کنیم،از انجام تربیت درونی مانع شده ایم.